مثلا شوهرم کاری کرده ک باید با جدیت باهاش حرف بزنم واقعا هم ازش شکستم وسط حرف یهو خندم میگیره اون حرف تو دلم میمونه هیچوقت منو جدی نمیگیره چون همش میخندم دست خودمم نیس موقع دعوا هم شده بخندم و دیونه تر شده مثلا مراسم خاکسپاری بخدا یهو نمیدونم چیمیشه انگار کسی قلقلکم بده خیلی بدم میاد از این عادتم نمیدونم چیکار کنم ترک کنم حتی اون مواقع خیلی مصیبت هامو میارم ب ذهنم تا خندم نگیره از همین مصیبتامم خندم میگیره
حرفام خطاب ب شخص خاصی نیس ولی اگ کفشه اندازت بود بپوش سیندرلا😉
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
کنترل کن خودتو، خیلی خیلی زشته مخصوصا در مراسم ختم بخندی، هزار و یک اسم میذارن روت، من عمه ام همین بود، به همه چی میخندید، کسی لباس جدید میخرید، کسی خونه جدید میخرید، سو تفاهم نشه از رو نادانی یه پوزخند میزد، در حالی که هیچ قصدی نداشت، انقد از دیگران حرف شنید تا این عادت زشتش رو تا حدود زیادی ترک کرده، خود من بهش گفتم وقتی یکی یه لباس تازه نشون میده که اینو خریدم پوز خند میزنی و میخندی شبیه احمقها به نظر میرسی، انگار گیجی و هوش نداری واکنشت چی باشه، دیگه ترک کرد
نمیدونممم😂😂😂یکی مثلا داره از بدبختیش تعریف میکنه من میخندم یا ی لبخند پی پی دارم رو لبم😂🥲😭
وووواااییی دقیقققاااا تو منییی🤣😭چند روز پیش یجوری خوردم زمین ک الان چندین روزه پا نشدم تو تشک خوابیدم موقع زمین خوردن فقط میخندیدم درد داشتما اما فقط میخندیدم مراسم کفن و دفن بودم طرف داشت گریه میکرد من ب قیافش موقع گریه ک چقد زشت بود میخندیدم
حرفام خطاب ب شخص خاصی نیس ولی اگ کفشه اندازت بود بپوش سیندرلا😉