یه خانمی خیلی سال پیش خودسوزی کرد بنده خدا
چند وقت قبلش به مادرش و اطرافیان میگه همیشه نمیدونم تو خوابم یا بیداری دوتا زن هیکلی و کامل سیاه که صورتشون هم مشخص نیست رو میبینم نفت دستشونه میگه بریز رو خودت اینم هی مقاومت میکنه تا آخرش خودسوزی میکنه مادرم رفت مراسمش برگشت گفت مادرش و خواهر و خاله هاش این جریان رو تعریف کردن و مادره گفته منم باید خودمو بکشم چون به حرفش اهمیت ندادم و کاری براش نکردم