من دوران مدرسه عطر میزدم ، چون خیلی عطر دوست دارم حتی به لباسهای خونگیم هم عطر میزنم
وقتی عطر هام تموم میشدن شیشه خالیشونو توی یک صندوق میزاشتم ، دفتر خاطراتم و هر چیزی که مربوط به گذشته بود رو داخل اون صندوق گذاشته بودم . امشب یهویی چشمم به صندوق خورد رفتم بازش کردم اون شیشه عطر های خالی رو که هنوز بوش مونده بود رو بو کردم.. رفتم به زمان گذشته 😭😭 خیلی دلم تنگ شد یادگاری های دوستام رو میخوندم.. من خیلی دلم تنگ شده برای اون زمان حالم بد شد .. تصمیم گرفتم همرو بندازم چون نگه داشتن خاطرات چیز مسخره ای هست 😢🖤