2777
2789
عنوان

گناه ات را به گردن روزگار مینداز

10 بازدید | 0 پست

حسن بن مسعود می گوید: یک روز به محضر امام هادی علیه السلام رسیدم، در آن روز بر اثر زمین خوردگی، انگشتم ضربه دیده بود و بر اثر تصادف با یک نفر سوار، دوشم نیز آسیب دیده بود، غیر از اینها، در میان ازدحام جمعیت، لباسهایم نیز پاره شده بود، از هر سو به تنگ آمده بودم، با عصبانیت گفتم: «ای روزگار، خدا شر تو را از سر من کوتاه کند، ای روز! عجب روز بدی هستی!!» امام هادی علیه السلام به من رو کرد و فرمود: «تو هم با اینکه با ما رفت و آمد می کنی، این حرفها را می زنی و گناه خود را بر گردن بی گناهی می افکنی؟!»

با شنیدن این سخن، عقل به سرم بازگشت، فهمیدم اشتباه کرده ام، گفتم: «ای مولا و آقای من، از درگاه خدا استغفار و طلب آمرزش می کنم.»

فرمود: «سوگند به خدا، این دشنامها سودی به حال شما نمی بخشد، بلکه خداوند به خاطر این کار که بی گناهی را سرزنش می کنید، شما را مجازات خواهد کرد، مگر نمی دانی که پاداش و کیفر در دنیا و آخرت به دست خدا است.» گفتم چرا مولای من! فرمود: لا تعد و لا تجعل للایام صنعاً فی حکم الله: «تکرار نکن و برای روزها دخالت و نقشی در حکم خدا قائل نشو.» گفتم: به چشم ای آقای من. [۱] تحف العقول (ترجمه شده)

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز