بچه ها من خسته شدم واقعا احساس پوچی بهم دست داده
میخوام درد و دل کنم
شوهرم کارمند و ماهی ۲۵,۶ ت حقوقشه
خودم هم شغل آزاد دارم و درآمدم بد نیست
مشکل اینه همسرم اصلا هیچ خرجی رو گردن نمیگیره
به خدا بحث خساست من نیست
ولی خسته شدم از بس هزینه خونه رو خودم دادم
کرایه رو پول پیش رو و...رو خودم دادم
احساس پوچی شدیدی بهم دست داده
احساس میکنم من شوهرم اون زنمه
هیچ کاری برای زندگیمون نمیکنه
اوایل خوب بود الان دو ساله اینجوری شده
شاید بگید پولاش و چیکار میکنه .
ادعا میکنه قسط میده که آره درسته ماهی ۶ ت قسط میده
باقیشم خرج خانواده خودش
حتی یک شاخه گل نمیخره .
خوراک پوشاک ،کرایه خونه همه چی با خودمه،خودمم جدا اقساط میدم
رابطه جنسی هم افتضاح دو ساله هر دو سه ماه رابطه داریم
اونم به فکر خودشه...
شاید بگید چرا جدا نمیشی
برای اینکه خانواده پشتم نیستن
خودش هم طلاقم نمیده
از اونور هم سرپرستی یه نوزاد رو گرفتم چون ایشون مشکل داشت و بچه دار نمیشدیم
و الان نگران آینده ش هستم و نمیخوام از دستش بدم
حتی خرج بچه م رو هم خودم میدم
من دیگه خسته شدم بیشتر از اون حس بدی که دارم بابت رفتاراش
خیلی دلم میگیره
وقتی هم اعتراض میکنم کاری میکنه به غلط کردن بیفتم
میره دو هفته سه هفته نمیاد
من مریضم و نیاز به عمل دارم ماه آینده
باید برم تهران
میگه من نمیام باهات فقط بچه رو نگه میدارم
یعنی من برای عملم تک و تنها باید برم
اینم بگم حتی سر سوزن بهش شک ندارم
خیانت نمیکنه
همه جوره یکسال تمام چک میکردمش حتی یک نفر سه ماه تعقیبش کرد
گوشیشم همش انداخته س
تو محل کارش هم پسر خالم همکارشه باهاش حرف زدم میگه نه هیچ داستانی نیست همکار خانوم هم ندارن
کاش هیچوقت ازدواج نمیکردم...
قبل آوردن بچه قول داد که همه جوره پشتمون باشه
قسم خورد که نزاره آب تو دلم تکون بخوره
گفت بچه رو بیاریم قول میدم و با اصرار اون آوردیم وگرنه من که رفتاراش رو دیده بودم
با بچه خوبه خیلی دوسش داره ولی من دارم نابود میشم