من
من قهر. نمیکنم چون هر ساعت بهش محتاجم
من چون هیچی ندارم
من احساس میکنم خدا باهام پدر کشتگی داره
چن ساله گرفتار غمم جواب نمیده
من چون حسرت بابا داشتن رو دلم موند و مامانمو اول زندگی ب داغ پسر و شوهرش و پدرش نشوند
من قهر نیستم ولی بعضی وقتا فک میکنم منو رها کرده
من،قهر کردم مامانم گفت شیرم رو حرومت میکنم ،به خاطر مامانم آشتی کردم،نمازمو ترک کرده بودم،خدا منوببخشه
2دیقه قهر میکنم یجور مشکل برام پیش میاد که دوباره محتاجش میشم
یه بار
بخاطر اینکه یکی یه چی بهم گفت و بدجوری دلم شکست. بدجوریا. نوجوون بودم.
همون لحظه گفتم خدایا تو اصلا وجود نداری،نیستی که میذاری یه آدم روانی آزارم بده با حرفش.نیستی که جوابشو بدی!
چند ماه بعد دقیقا عین مشکل من برا اون بنده خدا پیش اومدو زنگ زد ازم عذرخواهی کرد و کلی گریه و التماس.
باورم نمیشد دقیقا دقیقا مشکل من براش پیش اومد.
خلاصه اینکه خدا نشونم داد همه برا اشتباها و بدیهاشون قطعا جواب پس میدن.
خیلی وقتا زده تو پرم ولی نه هرگزززززز باهاش قهر نیستم
میدونم اون همون مادریه که به خاطر خودم از خیلی کارها منعم میکنه
خدا عاشق بنده هاشه هر چی داده و نداده فقط به صلاح ماست کافیه اینو درک کنیم تحمل مشکلات اسون میشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز