2777
2789
عنوان

همش میگم کاش یه خانواده خوب داشتم

151 بازدید | 15 پست

من به خاطر رفتارای بابام کتکاش خرجی ندادن هاش و... خیلی اذیت بودم حتی بار ها فکر خود کشی هم کرده بودم. فکر میکردم اگر برم دانشگاه یا سر کار درست میشه. اما نشد که نشد.


دیگه فهمیدم راه چارم ازدواجه. اولین خواستگاری که موجه بود و میدونستم ادم بدی نیست و وجدان داره ازدواج کردم... اونم توی سن کم فقط ۲۱ سالم بود که نامزد کردم اما...

بیاین تا بگم

من خیلی دختر تلاش گری بودم حتی تمام جهازمو خودم خریدم توی خرج خیلی چیزا به شوهرم کمک کردم تا کم کم رفتیم سر خونه زندگیمون. شوهرم پول چندانی نداشت و اگر من کمکش نمیکرردم توی خیلی چیزا لنگ میزد. خانوادمم که توی پروسه ازدواجم اصلا دست توی جیبشون نکردن و من از ۳ سال قبل ازدواجم کار میکردم و مقداری پس انداز داشتم تا تونستم زندگیو شکل بدم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

الان خیلی ناراحتم وقتی میبینم باقی دخترا ازدواج میکنن و همسراشون براشون کادو طلا یلدایی و... میبرن. منی که دست همسرمو توی همه چیز گرفتم و کمکش کردم و با هیچ پولی قبولش کردم هیچ کدومو نداشتم🥲جاری بزرگمو چقدرررر تحویل میگیرن چون اون خانواده درستی پشتشه اما من هیچ کسو ندارم و هی اذیتم میکنن با حرفاشون. در حالی که من توی این زندگی میتونم بگم عملاااا پا ره شدم انقدر تلاش کردم.

همش میگم ای کاش منم خانواده خوبی داشتم و تحمل زندگی تو خونه بابام  انقدر برام سخت نمیشد که سریع ازدواج کنم.

منم مثل خیلی دخترا ارزو هایی داشتم اما هیچ کدوم نشد. همش میگم اگر زن کسی دیگه شده بودم میذاشتنم روی چشمشون واز گل نازک تر نمیگفتن بهم اما خانواده همسرم مدام تیکه میندازن بهم به خصوص برادر شوهرام

بد نیست اون اذیتم نمیکنه اما خب خیلی چیزا رو انجام نداده برام. یعنی نتونسته انجام بده

خب تقصیر شوهرتم هست تو این همه فداکاری کردی شوهرت باید بزنه تو دهن خانوادش ک اینطوری بهت بی احترامی نکن

من مجرد که بودم خونه خریدم جهازمو با سن کمم خودم جور کردم و هیچییییی از هیچ کس نخواستیم. اما برادر شوهرام مسخرم میکنن و پز خونه زندگی خودشونو میدن بهم و تحقیر مون میکنن سر هر چیزی چون وضع مالیشون بهتره. ما تازه زندگیمونو شکل دادیم اما مدام با مقایسه هاشون دلمو میشکنن. مثلا یادمه اومده بودن خونمون من مخلوط کنمو در اوردم که شیر موز دووست کنم براشون با خنده برگشت گفت مخلوط کن جهازتم که پارس خزره... زن من جز خارجی چیزی نیاورد

من ساده ترین عروسیو داشتم با وجود این که خودم تلاش کردم و همه چیزو خودم فراهم کردم برای زندگیمون.

فقط خرج عروسی گرفتن رو همسرم داد که اونم خورد خورد جمع کرد تا تونست. اما وقتی میبینم دخترایی که هیچیییی نیستن چقدر زبون در میارن برای شوهراشون و بهترینا رو میخوان و شوهراشونم بهترینو براشون انجام میدن خیلی دلم میگیره. شاید اگر من پدر خوبی داشتم میتونستم زندگیمو تحمل کنم میتونستم چند سال بیشتر بمونم برای یه همسر بهتر...

خب تقصیر شوهرتم هست تو این همه فداکاری کردی شوهرت باید بزنه تو دهن خانوادش ک اینطوری بهت بی احترامی ...

اون پشتیبانی میکنه یکم اما خودشم خیلی ناراحت میشه از حرفاشون  کلا حس میکنم من جوجه اردک  زشتم هرکاری کنم هیچ کس  دوسم ندارا

اون پشتیبانی میکنه یکم اما خودشم خیلی ناراحت میشه از حرفاشون کلا حس میکنم من جوجه اردک زشتم هرکاری ...

اصلا ب اونا ربطی نداره حق ندارن اینکارارو کنن

من بودم قطع رابطه میکردم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nazi09  |  12 ساعت پیش
توسط   domino18  |  11 ساعت پیش