2777
2789
عنوان

احساس سطحی نگری میکنم

55 بازدید | 9 پست

حس میکنم که دیگه مثل قبل زمانی که فکر میکردم وارد افکارم نمیشدم،اون زمان فکر میکردم و ناخودآگاه به نوعی غرق افکارم میشدم و حتی به عنوان یک تصویر میدیدمشون و همه افکارم رو ناخودآگاه می‌نوشتم بدون اینکه از کارم واقف باشم،فقط فکر میکردم و می‌نوشتم و غرق توی افکارم بودم بدون هیچ فکر دیگه ای،ولی الان انگار فکرام فقط چیزهای معبرین و مثل قبل نیستن،حتی نوشتن هم امتحان کردم ولی نشد،انواع و اقسام کتاب های ارسطو تا شاملو رو هم امتحان کردم ولی باز هم نشد..

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شاید چون خیلی به این موصوع فکر میکنیرهاش کن تا سمتت بیاد خودت باشچیزی که همیشه تو ذاتت بوده تغییر نم ...

من حتی نمیدونم چه چیزی هستم و کیستم و این بزرگترین سوال منه که در هر صورتی دنبال اکتشاف این سوالم،و حس میکنم باید بیشتر به این موضوع فکر کنم چون میترسم پوچ و خالی باشم این  احساس برام مجهوله مخصوصا سر اینکه خودم هستم ولی خود من هم باز متفاوته،چیکار کنم؟

اون زمان گذشته که مینوشتی و غرق بودی چه تاثیری داشت؟خواسته هات برآورده میشد؟

مگه زندگی بر اساس میل بر خواسته های اولیست؟هیچ بهره ای برام نداشت ولی میتونستم هرچیزی رو به نوعی فکر کنم که چنان غرقش بشم که حتی انسان هم نتونه غرق اقیانوس بشه و الان دارم کتاب های سنگین تر میخونم تا دوباره یک فرد عمیق باشم و با این حال فقط احساس پوچی بیشتری میکنم،انگار ضربان قلبم میره بالا و مغزم خالی میشه

مگه زندگی بر اساس میل بر خواسته های اولیست؟هیچ بهره ای برام نداشت ولی میتونستم هرچیزی رو به نوعی فکر ...

اهاااا فک کردم قانون جذبی هستی

صفایی ندارد ارسطو شدن،،خوشا پرکشیدن،،،پرستو شدن🤞

من حتی نمیدونم چه چیزی هستم و کیستم و این بزرگترین سوال منه که در هر صورتی دنبال اکتشاف این سوالم،و ...

فکر کردن سخته

برای تحلیل همه چیز..آسیب میبینی

مثل خودم

الان که برات مینویسم خودم چنین وضعی دارم

اما فکر میکنم فقط آزاد گذاشتن و استراحت دادن به مغزت برای مدتی

شاید بتونه تورو برگردونه به خودت و حس کنی که اوه من اینم!

نام کاربری به دست خودم قرار داده نشده.

فکر کردن سختهبرای تحلیل همه چیز..آسیب میبینیمثل خودمالان که برات مینویسم خودم چنین وضعی دارماما فکر ...

فکر کردن سخته ولی خرد رو به ما میده،من الان که فکر میکنم میفهمم که من متفاوت با اون چیزی بودم که هستم و تحلیل کردن به من رفتار و عملکرد مناسب رو تمام این مدت یاد داده و الان وضعیتم توی این راهه که توی کوته فکری خودم بمونم و فقط عمیق نباشم..همینقدر ساده و کوته فکر که فقط از هرچیزی به نوعی ظاهر رو نمیبینه،من واقعا نمیخوام خودم باشم اگه الانم منه،ولی لطفا کمکم کن برگردم به قبل،براش حاضرم جون خودمم فدا کنم

فکر کردن سخته ولی خرد رو به ما میده،من الان که فکر میکنم میفهمم که من متفاوت با اون چیزی بودم که هست ...

کاش میتونستم کمکت کنم

من خودم خیلی نیاز به کمک دارم ولی نمیدونم باید چیکار کنم

یه حس خوب بود قبلا ها که خودم بودم

روش های قبلیم دیگه جواب نمیده و نمیتونم برگردم 

باید یه مسیر جدید بسازم ولی همش میترسم میترسم میترسم 

البته منظور من کوته فکری نبود

مثلا راجع به اینکه دیگه نمیتونی عمیق فکر کنی دو روز فکر نکن و آروم باش

بعدا که دوباره میری سراغش مسئله خیلی شفاف تر شده تاحالا امتحانش کردی؟


نام کاربری به دست خودم قرار داده نشده.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nazi09  |  12 ساعت پیش
توسط   domino18  |  11 ساعت پیش