حالم آنقدری بده که نمیخام زنده بمونم به هر دری میزنم بسته است خستم از بچگی زندگی نکردم بهم ریختم روح و روانم بهم ریخته کم آوردم هر حرفی بگید شنیدم توهین تحقیر اذیت حالم بده دردمو به هیچ کس نمیتونم بگم چون کسی حالمو درک نمیکنه شدم یه آدم مریض روانی که همش حالش بده همش فکر میکنه عذاب میکشه کم آوردم زنگ زدم به کربلا حرف زدم انگار نه انگار زنگ زدم مشهد دردل کردم انگار نه انگار . الآنم توی این موقعیت پریودم حالم بدترو بدتر شده زندگیم داره نابود میشه دیگه از زندگیمم نمیترسم از هیچی نمیترسم فقط دلم میخواد یکی درکم کنه باهام حرف بزنه حتی شده بغلم کنه تا از دردام کم بشه وقتی بچه بودم از پدرم هر حرفی شنیدم الآنم با همسرم بحثم میشه هر چی از دهنش درمیاد میگه شدم یه آدم جنون زده که فقط دستامو رو سرم فشار میدم قسمش میدم چیزی نگه چون تپش قلب میگیرم حالم خرابه بچه دارم نمیتونم با این حال بد براش مادر خوبی باشم بعدش عذاب وجدان میگیرم خودمو اذیت میکنم
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
تامین های من وبخون ببین مشکلت پیش مشکلات من چیزی نیست
الهم عجل لولیک الفرج💚میشه برای حل مشکلاتم یه صلوات بفرستید💚💚💚شده ازدردبخندی که نبارد چشمت؟؟؟😔من در این خنده ی پرغصه مهارت دارم😔مرادردیست اندردل که گرگویم زبان سوزد 😔وگردم درزنم ترسم که مغز استخوان سوزد😔منجم کوکب بخت مراازبرج بیرون کن😔که من کم طالعم ترسم زآهم آسمان سوزد😔😭