قرار بود میز تی وی بخریم
به روز همسرم مغازش بسته بود دو ساعت نبود
گفتم کجا بودی گفت رفتم فلان جا مدل میز ببینم ولی فهمیدم دروغ گفت
یه بار تو حرفاش گفت رفتم خونه دوستم داشته بازسازی میکردن حموم شیشه ای زدن
شبش اومد رفت حموم ولی اومد بیرون وضو نگرفت نمازش خوند
گفتم وضو نگرفتی گفت یادم رفته همین منو به شک انداخت کلا