عزیزم خیلی سختی کشیدی ولی الان دیگه آروم باش تو قراره ازدواج کنی مادر بشی باید قوی باشی به نظر من ارتباطات رو با خدا بیشتر کن هیچ چیزی مثل نماز دعا قرآن آدمو آروم نمیکنه منم این چند وقته با همین چیزا آروم شدم همین که بدونی این دنیا فانیه و هیچ چیزی سختی خوشی هیچ کدوم پایدار نیست و هر کسی تاوان کارشو میده مطمئن باش تو داری تاوان کار نکرده رو میدید تو که اون وسط گناهی نداشتی نباید اینقدر خودتو عذاب بدی از این به بعد از زندگی لذت ببر و اون زنو همونجور که واقعیتشه هیچ حساب کن اصلاً انگار وجود نداره
من برعکس شما فک میکنم..
مامانت اگه واقعا صلاح شما رو میخواست ختم جنگ میداد .
یا جدا میشد و تنش ها رو خنثی میکرد.
وقتی بمونی و مدام بجنگی بیشتر ضربه میزنی تا رفتنت.
مامانت به فکر خودش بوده بیشتر.
گفته چرا زندگی که به سختی به اینجا رسوندم و بدم دست یکی دیگه و برم؟؟؟؟؟
متاسفانه مادربزرگت راست میگه
منم پدرم به مادرم خیانت کرد،ولی اون زمان زیادی خودمو درگیر کردم
حالا که گذر کردم و رفتم یه شهر دیگه
میبینم خیلیم به من ربطی نداشت
حتی همین که به مادرت گفتی هم اشتباه بود
این حرف من نیست،حرف اکثر روانشناساست
این موضوع بین خودشون حل شده،شما نباید دخالت کنی
حتی بنظرم اینکه اون خانوم از شما فراری شده بخاطر برخوردتون هم هم درست نیست،شاید اون زن توبه کرده باشه
هممون تو زندگی اشتباه میکنیم....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز