ن ندیدم
ی بار شوهرم دست روم بلند کرد پارچ آبو کوبیدم رو میز جلو مبلی هم پارچ خورد شد هم شیشه میز
انقد جیغ و داد کردم سرش گفتم خونه بمونی همه چیو خورد خاکشیر میکنم تو سر جفتمون
مجبور شد از ترس آبروش بره بیرون شبم تو ماشین تو پارکینک خوابید
دیگه دفه آخرش شد