2777
2789
عنوان

چجوری با امام رضا حرف بزنم

| مشاهده متن کامل بحث + 221 بازدید | 35 پست
در مورد امام رئوف مون چنین برداشتی نکن عزیزم. شک نکن دوستت داره. همینکه به فکر افتادی باهاش حرف بزنی ...

🥲♥️ ولی من خیلی دوسش دارم 

• کاربری دست سه نفره ( علت تفاوت موضوع تاپیک ها ) 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

گوش میده حس میکنم ازم خوشش نمیاد 🫠

ازون حرفا زدیا😂

اگه به دلت افتاده باهاش حرف بزنی

خودش به دلت انداخته تو یه قدم بری سمتش اون هزار و یک قدم میاد سمتت

برای جمیع اموات و شهدا صلوات 💕

من باهاش حرف زدم تو دلم 

انگار فقط حرفهای منو می‌شنید 

چند روز بعدش بهترین خبر عمرم رو شنیدم 🥺😍😍 

الان فقط میخواهم تو ادامه مسیرم ‌‌بهم کمک کنه 

من برای این زمین ، در بهشت هم خواهم گریست ...
گوش میده حس میکنم ازم خوشش نمیاد 🫠

هر چی دلت تنگت بگو 

بگو براش گریه کن ازش بخواه خودتو براش لوس کن خواستی درخواست کن خواست صحبت کنخیلی مهربونت تر از این حرفاست 

ضامن اهو شد ضامن ما نمیشه؟؟؟



قربونت برم امام رضا 



اسی دلم شکست دلم تنگ شد باهاش حرف بزنم



یعنی چی نمی تونم حرف بزنم اماممون مثل باباست واسمون تازه از باباهم باباتره خیلی دوست داره و خیلی به فکرته خودش مهرشو انداخته تو دلت تا باهاش حرف بزنی میدونی حرمش شادترین حرم از حرمهای اماماست و مهربونیتش اصلا تو حرمش ی جورایی معلومه تره اونوقت میگی دوستت نداره 

امام رضا عاشقته شک نکن

🌸من به قدرت خدا ایمان دارم😍😍😍قدرت خدا مافوق قدرت هاست 🌼🌼پس هیچ وقت ناامید نمی شوم و به رحمتش امیدوارم🌼🌼🌾🌼
گوش میده حس میکنم ازم خوشش نمیاد 🫠

 ی شبی پر درد بودم از یه فروشنده مشهدی خرید کرده بودم قرار بود  برام ارسالش کنه 


 ساعت دو نیم شب بود اومدم پیوی فروشندهه براش نوشتم تو ک مشهدی برا امام رضا بگو دلمو اروم کنه و نوشتم میشه ب نیتم  ی چیزی از  مشهد بگیری تبرک امام رضا کنی و بفرستی برام؟ 

 ک یه هو گفتم امام رضا اصلا جواب منو نمیده . بدونی ک پیامه ارسال کنم همشو پاک کردم و زدم زیر گریه و  سرم رو زانوم گذاشتم  و هق هق..... ک یه هو فروشنده هه همون ساعت یعنی دو نیم شب پیامم داد . گفت خانم من رفتم امام رضا بهم  توی حرم یه گیره روسری دادن و یه یه بسته ک توش تبرکی امام رضاست ...  نبات و دو تا شکلات و نمک و اینجور چیزا بود ... 


 گفت اینا رو هم میذارم براتون تا خوندمش بلند بلند گریه کردم ب خانمه جریانو گفتم ..... گفت ب همون امام رضا قسم سه ساله  فروشندم حتی یه بارم  اشانتیون نذاشتم ... ولی الان ب دلم افتاد بهت بگم این تبرکی مال توهه...

  من همه این داستانو با اشک برات مرور کردم هر چند دو یال میگذره از اون جریان .... 

گفتم تا بدونی امام رضا  از هممه مون خوشش میاد و ب موقع ب دادمون میرسه

 زخمی ب قلبمه ، ک خدا هم بغلم کنه ، خوب نمیشه، (۱۴۰۳/۱/۲۹)  خدایا اشتباه کردم ... بغلم کن  آروم شم.....۱۴۰۳/۷/۸ ازمون استخدامی اموزش پرورش قبول شدم الهی هزار بار شکر  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز