2777
2789
عنوان

مادر بزرگم به هفته س هیچی نخورده

| مشاهده متن کامل بحث + 3460 بازدید | 147 پست
آخه دکتر گفت به چه دلیلی بستریش کنیم وقتی که بدنش هیچ مشکلی نداره مگه دارو خواب آور بهش بدن که تکون ...

مادر بزرگ دوستم اینطور شد حتی بیمارستانم نشد بستریش کنن .بیمارستان در واقع تقبل نکرد..روزای آخر عمرش رو داشت سپری می‌کرد.. 

❤️همسر و دو فرشته ی زیبایم بودنتان ابدی❤️

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اولا ان شالله خدا شفاش بده 

دوما چرا نمی‌بریدش بیمارستان تحت نظر باشه بهتر نیست به نظرتون ؟ 

سوما مشکل روحی روانی نگرانی دلهره گمشده چیزی نداره ؟ شاید دل نگران موضوعی هست ، شما خبر ندارید ؟ 

عزیزم بعضی دکترها بیشعور هستند این بنده خدا گرسنه و تشنه است و درحال مرگ باید بهش سرم بزنن راحت تر تموم کنه توسرمش هم مسکن بزنن بدون درد تموم کنه 

تودعاهای اماما هست که خدایا مرا درحالی که گرسنه و تشنه هستم نمیران 

ببین مرگ درحالت گرسنگی و تشنگی بدترین مرگ که حتی امامان هم بهش تاکید کردن

جون به سر یعنی چی

یعنی در حالت مرگ هست اما مثلا ترسیده یا شوک بهش وارد شده نصف بدنش تو حالت مرگه قسمت پا و دست و اینا و جونش فقط تو سرش هست


مثل خارج شدن روح

ازین میترسید که چون ۲۸ سالتونه ۴ سال برید دنبال علاقتون وقتی تمومش کردید بشه ۳۲ سالتونه؟😵‍🤯 شما چه اون رشته رو بخونید چه نخونید چند سال دیگه میشه ۳۲ یا حتی ۴۰ سالتون🤫 پس چرا وقتی قراره در هر صورت بشه ۳۲ سالتون هدفتون رو دنبال نکنید😉🙃

بله دکنرها بیماری که دیگه بهش امید ندارن و مرخص میکننولی میگن تو خونه بهش رسیدگی شه نه اینکه ادم زند ...

مادر خودمم روزهای آخر عمرش دکتر درمانشو قطع کرد خونه باشه. با اینکه غذا میخورد بازم هر روز کسی رو میاوردیم سرم میزد داخل سرمش تقویتی هم میزدیم. هر روز هم براش چهار مغزو با عسل و شیر خیلی رقیق درست میکردیم آهسته میخورد. گناه داره بخدا گشنه و تشنه. شاید روزها همینجور بمونه داره عذاب میکشه

سلام تایپکت واقعا ناراحت کننده بود 

خدا از همه راضی بشه عزیزم

عموی منم همین علایم رو داشت خدا رحمتش کنه ما اعتقاد داریم هنوز آخرین لقمه های روزیش رو نخورده!!!!!

بوی غذا تو خونه راه بیندازید منظور یه نذر کوچیک حتی در حد چندان کاسه،از اون غذا نذر شده یک سر انگشت دهنش بزارین 

و یه جرعه آب،مثلا تبرک شده از امامزاده یا مسجد محل یه قورت بخوره!!!


شما میتونین برین تو تاپیک های دیگه چون اونجا به دلسوزی های شما احتیاج دارن خوشحال شدم که ما رو قضاوت ...

لباش و با پنبه خیس کنید

یکم تربت زیر زبونش بریزید

خدایا آخر و عاقبتمون و بخیر کن 


لحظات خیلی سختی هست،همین روزها،شایدم نصفه شب ترکتون کنه،پیشش نشستین یجور که صداتو بشنوه بگو شما خیلی برامون عزیز بودی،بگین خیلی دوستت داریم مامان بزرگ ،بزار فک نکنه منتظر رفتنشین،من اینا رو به عزیز از دست رفتم نگفتم پشیمونم،من نمیدونستم چیا بگم فقط قران میخوندم و هول بودم.الان میدونم که اون صدای شما میشنوه حداقل چیزای خوبی بگید ،چیزایی که هر مادری انتظار داره،ووو اگر چشم براه کسی هست بیارین پیشش و اگر لازمه کسی حلالش کنه بگید بیاد و حلالیتشو بگیرین،تارک نماز سعی کنید دورو برش نباشه،امیدوارم خدا هرچی خیر هست رو سر راهشون قرار بده،خاک کربلا زیر سرش بزارین

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز