پدر منم خیلی سرش رو تکون میداد به بالا اشاره میکرد دستشو حرکت میداد ی هفته ای چیزی نمیتونست بخوره به زور با سرنگ بهش اب گوشت میدادیم. دهنش کامل زخم بود. دوسه روز اخر هیچی هیچی نخورد فقط عصری که میخواست بره ی کم فرنی خورد و چند ساعت بعدش فوت کرد
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
ببخشید ولی باید بگم چرا احساس میکنم داره جون میده ولی مرگش خیلی سخته براش
آره خیلی بی قراره ما هم قرآن میخونیم که آروم بگیره ولی همش دستاش رو بلند میکنه این ور و اون ور میشه من اگه یه وعده غذا نخورم جون ندارم تکون بخورم ولی مادر بزرگ من بعد یه هفته انرژی داره انگار
دست و پاش کاملا یخه ببریم بیمارستان هم که یا باید دست و پاش رو ببندن یا از رو تخت بیفته پایین یه جاییش میشکنه بدتر زجر میکشه
ازین میترسید که چون ۲۸ سالتونه ۴ سال برید دنبال علاقتون وقتی تمومش کردید بشه ۳۲ سالتونه؟😵🤯 شما چه اون رشته رو بخونید چه نخونید چند سال دیگه میشه ۳۲ یا حتی ۴۰ سالتون🤫 پس چرا وقتی قراره در هر صورت بشه ۳۲ سالتون هدفتون رو دنبال نکنید😉🙃
مادر بزرگ منم سکته کرده بود تا چند وقت بیهوش بود ... دکترا گفته بودن ببرین خونه دیگه آخراشه...ولی خدا رو شکر بعد یک ماه به هوش اومد و تا هفت سال بودن.. ما فقط با پنبه لباش خیس میکردیم