من نمیگم من مقصر نیستم، من هم مقصر بودم
ولی شوهرم هر وقت میرفتیم خونه ی مادرم کوفتم میکرد، منم سعی می کردم کمتر برم، دروغ نگم اینقدر بد خانواده مو گفته بود یا زبانی یا رفتاری، خودمم نگاه مثبتی به اونا نداشتم، مادرم خیلی زن ساده ای بود و توان مدیریت زندگی و بچه هاشو نداشت،
تقریبا ۴ ماهی بود که با هم قهر بودیم که برای اولین بار در زندگیم بود که با مادرم قهر کرده بودم، الان از روزی که فوت شده منم دیوانه شدم