درد دل یک درونگرا

سلام دوستان من اول باید بگم تک فرزندم و درونگرام 

من زندگی پرچالشی داشتم یعنی خیلی وقت ها زندگی سعی کرد زمینم بزنه ولی بلند شدم 

خدارو شکر خانواده خوبی دارم پدر مادر نحصیل کرده و خیلی مهربون حتی زیادی مهربون هستن 

من مثل بقییه بچه ها درونگرا سرم تو کار خودم بود درسمو میخوندم باشگاهمو میرفتم به صورت حرفه ایی ورزش میکردم البته متاسفانه 

چند سال پیش حدودا پنج سال پیش توی ورزش کاراته توی یه روز لعنتی توی مسابقه رباط و مینیسک زانوم اصیب شدید دید و کامل پاره شد من ماه ها درگیر این موضوع بودم اشتباهات پزشکی باعث شد بدتر بشه زانوم دیگه امیدی نبود اصلا درست بشه حتی ولی هرجور شده کم نیاوردم بچه ۱۴ ساله تو شیش ماه دوتا عمل داشت کسی که تاحالا ازمایش خون نداد از تر اون روزا گذشت منم خیلی نا امید شده بودم از همه چی از خدا از ادما با هیچکی تقریبا ارتباط نداشتم چون همون موقع من اصیب دیدم یعنی دوستام فرداش منو ول کردن انگار من وجود نداشتم از اون موقع گفتم همه ادما اینجوری هستن تا سختی بیاد تورو ول میکنن خودم بودم و خدای خودم جنگیدم دوباره تونستم راه برم و برم باشگاه تا اینکه گذشت این بین هم خیلی اتفاق افتاد اگه دوست داشتین بعدا میگم 

رفتم دانشگاه و زندگیمونو داشتیم میکردم چون من ادمی نیستم کم بیارم سختی میاد تو زندگیم تلاشمو بیشتر میکنم تسلیم نمیشم به خودمم قول دادم تا روز مرگم همینجوری نمیگم بجنگم با زندگی میگم در مسیرش همراه باشم حالا بگذریم این بهار همین امسال رفته بودم برای ازمون ورزش دانشگاه قبلش کوه پیمایی شدید داشتم کاشکی نمیرفتم خسته بودم ولی امتحان ورزش داشتم رفتم متاسفانه همین موضوع برای پای راستم اتفاق افتاد پای سالمم من حالم واقعا بد شد یک ماه شاید افسردگی داشتم ولی بازم انقدر تلاش کردم هم امتحانات دانشگاهو دادم هم کسب و کار جدید راه انداختم هم هر روز رفتم استخرو باشگاه هیچکیم نبود جز یه رفیقم که دستش درد نکنه خودم بودمو بازم خدای خودم الان با خودم میگم واقعا خدا منو دوست نداشت جوون ۲۱ ساله دوتا زانو هاش اینجوری تو ورزش 

نمیدونم والله خیلی سخته خیلی زیاد همه میرفتن جنگلو کوهنوردی و تفریح من مجبور بودم بشینم تو خونه یا برم استخر یا.. 

اونایی که رباط پاره کردن میدونن چقدر وحشتناکه دردش فکرش حالمو بد میکنه حالا ببینید من داخلشم 

من به این اعتقاد دارم صبر حلال مشکلاته برای همین تا امروز صبر کردم جنگیدم تسلیم نشدم و مطمعنن روزی میرسه حقمو بگیرم از این زندگی 

تسلیم شدن من روز مرگ منه تسلیم خدا هستم غیر خدا تسلیم هیچکی نیستم غیر ازراعیل که روز مرگم میادو تسلیمش میشمو  میرم ممنون اگه کسی تا اخر خوند لطف کردید