ورساچ

مدیر

عضویت: 1402/09/11

تعداد پست: 2116

عنوان

پسر پنج سالمو گذاشتم مهد الان خونه ام همش فکرم پیششه

| مشاهده متن کامل بحث + 181 بازدید | 25 پست

اول گریه میکنه میگه نمیرم‌.معلومه استرس داره.

اینم بگم مربی و مدیر مهربونم هستن.

البته حدودا پنج شش روزه میبرمش.

اونکه گریه میکنه و بغض میکنه من بدجور حالم بد میشه.

الان نشستم تو خونه همش فکرم پیششه.

بنظرتون بعد چند وقت عادت میکنه و استرسش میره.؟

1403/10/17

10:03

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

ورساچ

مدیر استارتر

عضویت: 1402/09/11

تعداد پست: 2116

یعنی پشیمون نشی از مهد بگیریش و مفرستی

اره جونمممم دیگه انشاالله میبرمش.

الان پسرت اوکی هست؟ خوشش اومده؟ اوایل اونم مقابله میکرد؟

1403/10/17

10:07

0 نفر لایک کرده اند ...

دماوند1

عضویت: 1392/10/06

تعداد پست: 89845

کاش نمیذاشتی بره خودت تو خونه باهاش بازی کن

الحمدلله رب العالمین ...

1403/10/17

10:08

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان ریحانه

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

هستی_تنها1

عضویت: 1388/08/11

تعداد پست: 82594

اره افرین..ایولچرا اول که میرن اونجورین ولی وقتی میریم دنبالشون شادن

من که نفهمیدم

دنبالش میرفتم حرصش میکردم راستش

شاید اولش کمی نگران جدایی از مادر میشن نمیدونم

ولی عادت میکنه

1403/10/17

10:08

1 نفر لایک کرده اند ...

کته،لوبیاپلو

عضویت: 1398/10/28

تعداد پست: 17953

جانیم نیمه دوم ۹۸ هست.امسال درواقع سال ۱۴۰۳ مهرماهش نیمه اول ۹۸ و نیمه دوم ۹۷ رفتن پیش دبستانی

اهان تازه ۵ سالش شده پس.

بعد دوهفته عادت میکنه،اومدن خونه باهاش حرف بزن بگو من حواسم هست بهت،اونجا نگات میکنم،دوربین گذاشتم

مجبور نیستیم برای هرچیزی به هرکسی توضیح بدیم🤗

1403/10/17

10:09

1 نفر لایک کرده اند ...

لیلیوم۷۵

عضویت: 1396/10/26

تعداد پست: 12375

اره جونمممم دیگه انشاالله میبرمش.الان پسرت اوکی هست؟ خوشش اومده؟ اوایل اونم مقابله میکرد؟

پسرمن الان کلاس دومه سر پیش دبستانی رفتنش مقاومت میکرد و سال های قبلش هم چون کرونا بود هیچجا نرفتیم از آدما میترسید شکرخدا با مرور ژمان بهتر شد اما هرجا دیدم خیلی گریه میکنه نفرستادم درحد بهونه و نق بود محلش نمیدادم

خدایا شکرت

1403/10/17

10:09

0 نفر لایک کرده اند ...