اقتضای سنت و شرایطته
یادم میاد دوران راهنمایی و اول دبیرستان با دو تا دوست بودم
دوم اونا رفتن انسانی من اومدم تجربی
تو اون مکان و زمان من انگار عزادار کسی بودم
انگار شکست عشقی خورده بودم
انگار به معنای کامل کلمه کشتی هام غرق شده بود
ولی برخلاف تو وقتی میدیدم اون دوتا چقدر خوشن و بیخیال من
و هرکدوم دوستای جدید پیدا کردن...
منم ازشون دلسرد شدم و دیگه نرفتم پی اشون
الانم که بعد ۱۸سال بود ونیودشون برام مهم نیس