2777
2789

من چندماهی باهاش دوست بودم خودش پیشنهاد ازدواج داد و قرار خواستگاری گذاشتن چند روز قبل مراسم باهم بیرون بودیم یهو بحثمون شد 

یه بحث پیش پا افتاده بود حق نداشت اینطوری عکس العمل نشون بده و دستش برد بالا کوبوند توی پام و کبود شد کلی فحاشی ناموسی کرد حتی ماشین من زیر پاش بود فریاد میزد میخوام ماشینت بکوبم توی دیوار و باهاش ویراژ میرفت من بشدت وحشت کردم

اومدم خونه کلی گریه کردم بلاکش کردم و خواستگاری رو کنسل کردم 

حالا اون فاز عاشق شدن برداشته بعد مدتها هنوز پیام تهدید میده میگه من دائما چکت می کنم ازدواج کنی خونریزی به پا می کنم شوهرت تهدید می کنم هرجا باشه پیداش می کنم فقط باید با خودم ازدواج کنی

منم گفتم مگر داداشام مردن که تو انقدر زبون درازی کنی دفعه پیشم مقصر من بودم ادبت نکردم اخه خیلی بی ادبه بهم تهمت ناموسی زد منم کلا دیگه ادم حسابش نکردم خیلی اعصابش داغونه 

الان میگه خونه توی بالاشهر بنامت می کنم فلان برگرد من محلش نمیدم و اصلا با کسی دیگه توی رابطه ام حوصله اینو ندارم

بنظرتون بخوام ازدواج کنم ممکنه کاری بکنه؟ چکارش کنم بترسه دیگه این تهدید نفرسته 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شماره مادرم بخاطر خواستگاری قبلی داره ازش میترسمالبته رابطمون خیلی معمولی بود نمیدونم چرا فاز عاشقی ...

چون بدستت نیورده احساس مالکیت میکنه فاز عاشقی نیست احساس میکنه مالشو گرفتن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792