روز پدر نزدیک است.
پدرم مردی زحمت کش با دست های پینه بسته است.
پدرم مردی با مرام است که دنیا و همه ی آدم های اطرافش را مثل خودش پاک و بی ریا می بیند.
من از پدرم تلاش کردن و پشتکار زیاد را یاد گرفتم.
از پدرم آموختم که هرگز نا امید نشوم . چرا نا امیدی؟؟؟؟ وقتی می توان سخت کار کرد
از پدرم بخشش را آموختم
می توان پولی را به سختی به دست آورد و به آسانی بخشید ولی باز هم حال خوبی داشت
استاد عزیزم ولی شما را هم مثل پدرم دوست داشتم .
به خاطر اینکه من را باور کردید.
به من انگیزه دادید.
سخاوتمندانه آنچه را که می دانستید به من آموختید .
پدرانه ایرادهایم را گوشزد کردید.
سر کلاس های زیادی نشستم.
درس های زیادی را پاس کردم
ولی فقط یک استاد داشتم .
یا بهتر است بگویم پدر
دوست دارم زمان به عقب بازگردد و روز پدر دست شما را می بوسیدم و می گفتم پدر عزیزم روزت مبارک