جاریم طلا گرفته حرفام زیاده

جای من بودید چیکار میکردید 

برادر شوهرم یه هفتس ب ما میگه صبور باشید طلا نخرید طلا تو این ماه افت میکنه فعلا نخرید 

یه هفته پیش برای زنش ۴ تا انگشتر خریده تو جایی ک کار میکنه با سود کمتر خریده ب شوهرمم میگف بیا از دوستم بخر با سود کمتر شوهرمم ی هفته صبر کرده ک طلا جدید بزنن بخره ازشون امروز مادرشوهرم زنگ زده میگ انگشتراشونو فروختن ب جاش النگو خریدن 

همون مادرشوهری ک ب ما میگ طلا طلاس مگ واس پز دادن واس پس انداز پس چرا تو یه هفته انگشتراشونو بردن فروختن النگو خریدن مگ ضرر نکردن ؟!

چند ساعت از حرصم با شوهرم دعوا میکنم ک میبینی این از مادرت اینم از برادرت همشون دروغگو هستن 

من الان حرص نخورم 

و اینک من پول خواستم یعنی قرض خواستم از مادرشوهرم ب ما نداد ب برادرشوهرم قرض داده ک النگو بخرن 

شوهر نفهم منم میگ صحبت خانواده من رو نکن خودشون میدونن 

پس چرا ما خودمون نمیتونیم بدونیم همش دخالت میکنن 

دارم دیوونه میشم ک چرا با حرف اونا قدم برمیداریم مگ ما عقل نداریم 😡🤬