وقتی نگاهشون میکنم عشق میکنم چقدر خوشحالم براشون
کمک کردیم زنداداشم دوش گرفت خواستیم موهاشو خشک کنیم داداشم اومد سشوارو گرفت ازمون موهاشو خشک کرد بست
چقدر خوشحالم بدون رودروایسی عشق بینشونو میبینیم
کاش تا اخر همینقدر خوشبخت و خوشحال بمونن
داداشم سر فوت بابام سرددد شده بود خیلی بد بود اوت مکقع چی کشیدیم بیشتر از داغ بابام نگران زندگی داداشم بودیم
مامانم بنده خدا که خانواده بابامنزاشته بودن یه اب خوش ازگلوشون پایین بره ایتارو میبینه ذوق دنیارو میکنه بعد پا میشه اسپند دود میکنه
فقط امیدوارم به لطف خدا زنداداشم به سلامتی زایمان کنه نلای عزیزمو بغل بگیره زندگیشون از اینم بهتر شه🥹
یه صلوات واسه سلامتی مادر دختر میفرستین؟🤍