مجبوریم دیگه هرشب جنگ اعصاب دارم دخترم نمیره تو اتاقش بخوابه رو تخت ما هم به سه نفر جا نمیشه تازه خیلی تکون میخوره می ترسم با لگد بزنه بچه رو
چی بگم اصلا خونه مون به مدرسه ش دوره خدا شاهده بخیه هامو برنداشته بودم ناراحت بود که گفتم نرو مدرسه چندروز تا من خوب بشم گریه کرد با اون وضعم بردمش معلماش هنگ کرده بودن
تنها و بی کس دارم دوتا بچه بزرگ میکنم همه اینا به کنار شوهر قدرنشناس داشتن دیگه نوبره