2777
2789

چهار ساله عقدم

تو این چهارسال دو سال اول شوهرم با خانوادم ارتباط داشت ولی بعد بخاطر بی محلی های پدرم دیگ نیومد مگر یکی دو تا مناسبت

تو این مدت منو شوهرمم ی سری اختلاف داشتیم ک متاسفانع خانواده ها فهمیدن

و بعد سر ی موضوعی میخواستیم جدا شیم

و بین پدر و شوهرم بحث شد و پدرم ب خانواده شوهرم توهین کرد


دیگ شوهرم نیومد ک نیومد حدو یسالع

چندین بار خانواذه شوهرم زنگ زدن برای عروسی

بابام نمیذاره بیان

خسته شدم از عقد

عمم با پدرم صحبت کرد فایذه نداشت

خودم مادرم خاهر برادرام حرف زدن فایده نداشت هیچ طوره 

با مشاورم حرف زدم میگه پدرت رو موضعش وایسته🤦🏻‍♀️

میگه ممکنه با این روش نرسی ب خواستت ولی اگرم کوتاه بیان تا اخر کوتاه بیان 


بنظز خودم با رفتارای بدی ک پدرم داشت الان باید حداقل بذاره خانواده شوهرم بیان


من عاشق شوهرمم دیوانه وار نمیخوام زندگیم بهم بخوره 

و بنظرم هزچی بابام اخترام بذاره شوهرمم تو زندگی مشترک ب من احترام میذاره 

چیکار کنم؟ راهی دارین؟


میخوام بدون خانوادم برم سر زندگیم بدون جشن 

هرچی ک بشه 

واسم دعا کنین 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

هرگز بدون خانوادت نرو چون بعدا همین شوهرت کلی بهت کنایه میزنه هرگز حمایت خانوادت رو از خودت درغ نکن

در ضمن با اینهمه آبروریزی مطمئنی که میخوایی ازدواج کنی؟ اگر بعد ها همسرت تاوان حرف ها و کارای پدرت رو از تو بگیره چی 


 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

اگه میبینی دعوا میشه یا پدرت راضی نمیشه اعصابتو خورد نکن بدون جشن برو سر زندگیت توی کرونا خیلی ها جشن نگرفتن چند تا از دوستام چون هزینه ی عروسی نداشتن کرونا رو بهانه کردن بدون جشن رفتن خونشون یه مهمونی خانوادگی توی خونشون گرفته بودن

خدایا هممونو عاقبت بخیر کن
چند وقتع؟ زنذگیتون خوبع؟ شوهرت اذیتت نمیکنه؟

نه شوهرم دیگه دید بابام کلا اینجوریه با همه همینه اوایل ی کم ناراحت بود ولی الان کلا قیدشونو زده

شکوه سکوت را، به ارزانیِ کلام مفروش‌...شیخ بهایی
مطمئنم تاوان میگیره ولی گذراست

مطمئنی گذراست؟ به والله اطرافیانم دیدم بعد ۲۰ سال زندگی هنوز که هنوزه دارن زجر میدن طرفو 


 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

پریود و درس

selo | 31 ثانیه پیش
2791
2779
2792