ببینین این تعریف ژوزه واسکونسلوس
از “درد” چقدر دقیقه:
درد به معنای كتک خوردن تا حد بیهوش شدن نبود، بریدن پا بر اثر يك تکه شیشه و بخیه زدن در داروخانه نبود، درد یعنی چیزیکه دل آدم را در هم میشکند و انسان ناگزیر است با آن بمیرد؛ بدون آنکه بتواند رازش را با کسی در میان بگذارد!