کلا قاطی دارن،نه حرف زدیم نه رفت و آمد کردیم نه حرفی شده نه چیزی یهو میبینی تو قیافه ان
رفت و آمد ندارم
خواهرشوهرم اینطوریه
سر همین رفتارشون چند ساله با همشون قطع رابطه ام از مادرشوهر بگیر تا بقیه
من خانواده شوهرم ی هفته خوبن سه ماه بد
بذار تو قیافه بمونن
تو این وضع مملکت آدم باید نگران خودش باش بیاد ناز و چس اینارو تحمل کنه و‌بهش فکر کنه دیگه واویلا
از فامیل شوهر فقط با برادر و خواهر و پدر و مادرش رفت و آمد داریم
بقیه هم اینجوری نبودن همون دورادور هم
منم همینجوری بودن از اول ، فهمیدم حسودن ، الان دیگه ارتباطی باهاشون ندارم ، ولشون کن مهم نباشه برات
حسود ان حسود
منو یه جا دعوت کنن دوباره دعوت نمیکنن
چون هم بهترین لباس رو میپوشم هم میکاپم خیلی شیک میشه
هم دست پر میرم
اره عزیزم
کلا تو ی فاز دیگن
سه تا جاریمو دوتا خواهر شوهرام تو ی تیمن انگار
همه‌کاراشون باهمه
منو ی نفر دیگ هم باهم خوبیم
کلا ن ما از اونا خوشمون میاد ن اونا از ما
گاهی باهم خوبیم گاهی قیافه
فامیل های شوهرم رو جایی ببینم ن اونا منو می‌شناسن نه من اونا رو
متأسفانه ازدواج تو جوامع خاورمیانه به معنی زندگی مشترک بین دو فرد نیست
باید بلد باشی یه ایل رو مدیریت کنی!
اره اومدن تالار تولد پسرم انگار اومدن مجلس ختم یه عموی بچمم نیومد چرا چون ما برادرشوهرمو دعوت کردیم یسری قهر بودن باهاش یه جاریم با مانتو شلوار بیرون اومد دختر خواهرشوهرم با بلوز تو خونه اومده بود حتی پانشدن با بچم عکس بگیرن منم ازاون موقه دوسال پیش تاالان سگگگگگگ محلشون نمیکنم امسال تولد گزفتم فقط بچه هاشونو دعوت کردم سال بعدم تالار میگیرم اصن دعوتشون نمیکنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز