قهر بودیم
میخواست پنجشنبه منو ببره خونشون منم نرفتم
چون خونشون خالی بود گفتم درس دارم
دو ب شکم باهاش نمیدونم ادامه بدم یا نه خیلی دروغگو و پنهون کاره واسه همون زیاد خلوت نمیکنم باهاش
ما هم جمعه مهمونی دعوت بودیم میگفت حق نداری بری ولی من با مامانم رفتم
از جمعه لج کرده بود قهر بود جواب پیامم نداده بود