یبار من از مدرسه برگشتم همیشه ساعت ۲ تعطیل میشدیم تا برسم خونه میشد نزدیک ۳ . مدرسه تیزهوشان میرفتم یه شهر دیگه بود
اومدم خونه روی گاز رو نگاه کردم دیدم همش ۳ قاشق آب آبگوشت مونده دوتا نخود و یه نصفه سیب زمینی . جییییییغ زدم مامان من از گشنگی دارم میمیرم از صبح رفتم مدرسه همین غذارو برای من نگه داشتییییییی . بیچاره اومد خودشم نگاه کرد شاخ درآورد. گفت بابا با ماهیچه آبگوشت گذاشته بودم گوشت تورو مخصوص نگه داشتم چی شده پس . هیچکس هم جز من و مامانم خونه نبود بابام ناهارشو خورده بود رفته بود مغازه. بعدا کشف کردیم ک در باز بوده گربه اومده گوشت منو دزدیده 😂 یادش بخیر واقعا . قدر این روزای خوبت رو بدون اسی