شوهرم معتاد مصرف شیشه و هروئین داره دارم روانی میشم سرکار میرفت دیگه نمیره همش خونس میکشه منم باردارم یکماه دیگه زایمان دارم شرایطم خیلی بده شوهرم روز به روز داره بدتر میشه زنگ زدم به خانوادش گفتن کمپ زنگ میزنیم بیان خونتون ببرنش منم نمیتونم این چیزا و این صحنه هارو بیینم حالم بد میشه فشارم میفته بچه مدرسه ای هم دارم به خانوادش گفتم بیرون یا خونه خودتون باشه من نمیتونم تازه مستاجرم هستم همه همسایه ها میفهمن ابروم میره خانوادشم گفتن خونه ماهم نمیشع هم شک میکنه هم سری قبل خیلی سرصدا شده بود بنظرتون چکار کنم