میگه آخر هفته باید کباب بخوریم خونه ی مادرش میگیره میبره .حالا پدربزرگ مادربزرگشم هستن و پسرخاله ی شوهرمم هست .هر هفته برا هشت نفر کباب گوشت.اینهفته میگفت گوشت بوقلمون میگیرم برا کباب گفتم نه برو حداقال کوبیده بگیر رفت نفری سه تا سیخ گرفت.
کار هرهفتشه بجز اینا هرروز برا مادرش خرید خونه میکنه .
از بس خرجای اینجوری میکنه برا خانوادش مثل چی کار میکنه ولی بعد سه سال زندگی هیچی نداره.
الآنم میگه بیا برگردیم بریم واحد بالایی مادرم زندگی کنیم من کرایه خونه ندم. میخواد منو ببره اونجا برا زندگی بعد هر هفته فامیلاشو کباب و تنقلات بده