اصلا نترس! مگه خدا مرده که میترسی؟ دلیل ترس و ناامیدی ما اینه که واقعا به خدا ایمان نداریم (من آدم معتقدی نیستم و نمازم نمیخونم اما به خدا خیلی ایمان دارم! خدا خیلی خداس! خیلی وقتا که دهنم سرویس بوده یهو مث سوپرمن پیداش شده که اگه بخوام دونه دونه تعریف کنم مثنوی هفتاد من کاغذه (البته فرمودن مثنوی هفتاد گیگابایت داده است !☺️ بالاخره باید به روز شد! )
حالا از شوخی گذشته ، کسی که از الان اینجوری بهت بیتوجهی میکنه فردا که وارد زندگیش شدی و خرش از پل گذشت صدبرابرشو انجام میده و حرفیام بزنی دعواتون میشه! یعنی بشین فک کن و ببین واقعا زندگی با یه همچین شخصی نتیجهش چیه؟
مطمئنم اینقدری عاقل هستی که خودت بتونی نتیجهشو بفهمی!
آخه قصهی یه روز و دو روز نیس که! قصهی یه عمره! شک نکن اگه با این اوصاف نمیتونی زندگی کنی و دائما گریه میکنی!
پس وقتی میدونی این آقا نمیتونه یه همراه و همسفر و همسر خوبی برای کل مسیر زندگیت باشه ، اگه باز بخوای باهاش زندگی کنی با دستای خودت خودت بدبخت میکنی (امضای منو بخون که بدونی چرا راحت حرف میزنم ☺️)
از همین لحظه و تا دیر نشده خودتو نجات بده! آخه یه چیزاییام راجع به مردا هست نمیتونم بگم که دیگه مطمئن شی باید تمومش کنی!
و اصلنم غصه نخور و ناامید نشو ! من شک خدا برای بندههاش بد نمیخواد ! به خدا اعتماد کن 🙏 و البته برا زندگی منم دعا کن 🙏