2777
2789

اول اینو بگم که این ادم به شدت سمیه حالا چطور؟ اصلا حرف دهنشو نمیفهمه به بهانه شوخی هر چی دلش میخواد میگه ت‌و اکیپمون از همه سطح پایین تره چه فرهنگی چه اقتصادی انقددر حدی که یه ماشینم نمیتونه بخره همیشه سوار این و اونن هر بار بچه منو میبینه یه ایراد میگیره در حالیکه خودش بچش زندگیشون پر از ایراداییکه تا حالا یبارم به روشون نیاوردیم بخاطر همین منو شوهرم خییلی روابطمونو باهاشون کم کردیم حالا امشب دعوت بودیم خونه دوستمون اونا هم بودن پسر من موهاش لخت و صاف و ریزه میزس برگشته میگه سر بچتون خیییلی کوچیکه به من میگه ناراحت نشو ها به تو رفته سرش مثل تو کوچیکه منم مثل بز نگاه کردم انگار لالم خاک بر سر احمقم هیییچی نگفتم جوابشو ندادم اصلا مخم یخ زد هر بار بچه منو میبینه میگه این نرماله؟ چرا انقد لاغره چرا اونجوری اینجوریه در حالیکه بچه خودش یه دختر لاغر کوچولو بی ادب که مامانش یزره بهش نمیرسه حتی یدونه واسش فرنی درست نکرده اصلا حالشو نداشت بچع طفلی از شش ماهگی غذا بزرگارو بهش میداد اونم نمیخورد گشنه میموند حالا کاری ندارم منظپرم اینه ما تا حالا قضاوتشون نکردیم اما این خیییییلی وقیحه اعصابم خورده از حرفش

می رسد روزی که احساس مرا باور کنی….🖤

الان گفتن فایده نداره اونجا باید جواب میدادی

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

هر جا هم میریم میان سوار ماشین ما میشن همش دستور میدن که ازین راه برو عه چرا ازینور نرفتی تازه به حالت مسخره هم میگن اصلا از اینهمه پرررویی در عجبم 

می رسد روزی که احساس مرا باور کنی….🖤
قطع ارتباط کنین



کردیم تقریبا ولی نمیتونم که بخاطر اونا قید همه دوستامو بزنم البته همه بخاطر همین زبونشون ازشون همیشه شاکی ان

می رسد روزی که احساس مرا باور کنی….🖤
نمیتونم انگار یه سندرومه اصلا ذهنم هیییچی نمیرسه

قطع کن خودتو راحت کن چی ان اینا که خودتو گیرشون انداختی

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

این جور ادمهارو کلا نباید باهاشون بحث کنی 

چون شروع میکنن به حرفهای بی ربط دیگه 

سعی کن کلا باهاشون کات کنی 

و هیچ وقت هم اجازه نده کسی در باره بچت اظهار نظر منفی بکنه 

به دوستت بگو دیگه شوهرت حق نداره درباره بچه من حرف بزنه

کلا رد دادم‌پس زیاد جدی نگیر‌

این جور ادمهارو کلا نباید باهاشون بحث کنی چون شروع میکنن به حرفهای بی ربط دیگه سعی کن کلا باهاشون کا ...



دقیقا انقد رو داره که هر چی بگی باز یه چیز دیگه میگه وستم از شوهرش بذتره انقد عقذه این

می رسد روزی که احساس مرا باور کنی….🖤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز