دو سال پیش مادرشو از دست داد بعد اون کلا اخلاقش عوض شد حتی حسی که قبلا بهم داشت آلات فرق میکنه قبلا منو عاشقانه دوس نداشت دوس داشتنش یجور دیگه بود مادرش که فوت شد کلا همچیش تغییر کرد حتی قرص اعصاب هم می خوره
بعد مرگ مادرش من خانوادم خیلی پیشش بودیم من خیلی کنارش بودم باهاش درد و دل می کردم حتی ۳ ساعت هم تلفنی حرف می زدم باهاش خیلی پیشش بودم دلم براش می سوخت مامانشو دوست داشت یه ماه قبل مادرش رفیق صمیمیم هم از دست داد این طور بيشتر نابود شد
یه خواستگار اومده بود برام پسره واقعا پسر خوبیه وضع مالی اخلاق قیافه خانواده همچیش عالیه
خانوادم قبول کردن خودمم ب خانوادم گفتم باید فکرامو کنم
پسر عموم دیشب بهم پیام داد گفت شنیدم خواستگار اومده برات می خوای قبول کنی گفت یا مال منی یا مال خاک اصلا خودم تعجب کردم هیچ جوابشو ندادم
قبلا تاپیک زدم کپی کردم متن رو
این جریان مال یه هفته پیشه امروز زنگ زد جواب ندادم بهم پیام داد گفت تو گی خوری با رفیقات روی بدر
بچه ها این به زبان بختیاریه فارسیش این که تو گی می خوری با رفیقات میری بیرون
خدایاا نمی دونم چکار کنم
