ببخشید که ناراحتتون کردم من ی آدم آشعالم که اینقد کتک خوردم ازشون عین سگ میترسم من برگشتم کنار مسجد
من خیلی به خدا التماس کردم زندگیم خوب بشه اما خواهرشوهرم نذاشت شوهرمو پر کرد فرستاد خونه
منم دیگه از تحقیر خسته شدم این دفع که فش داد یکی رکیک هم من دادم داشت با چاقو میومد دنبالم که قفل کردم درو از قبل کاپشن رو آماده کرده بودم با کلید
امشب میخوابم کنار این مسجد فکر میکنم امن هست صبح زود میرم فوقش میگم برادرم اومد دنبالم 😭