2777
2789
خواهر اکثر شغلای ازاد همیننمنم خاستم یه فروشگاه تو شهرمون برمفهمیدم محیطش خوب نیست نرفتم

من چون فکر میکردم محیطش خوبه رفتم اونجا

واقعا هم محیطش خوب بوده، اما بعد از اومدن حسابدار و یه سری نیروی جدید،محیطش خراب شد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

چطوری کارمند دانشگاه شدی

پدرم کارمند اونجا بود 

ﮔﺎﻫ ﮕﺎﻫﯽ ك ﺩﻟﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ،ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢﺩﺭ ﺩﯾﺎﺭﯼ ك ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ،ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ؟ﺑﻪ ك ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ؟ﺑﻪ ك ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ؟ﺣﺲ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﮔﻮﯾﺪ:ﺑﺸﮑﻦ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼك ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺩﺍﺭﯼ؛ﭼﻪ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟ﺗﻮ خدا  ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ،ﻭ 'ﺧﺪﺍ،ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁخر ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ🌱 ›
چیشد که محبوب شدی

چندتا دلیل داشت! توی کارم عالی بودم! مشتریها فقط از من پیش صاحب کارام تعریف میکردن! بعضی صندوق دارا رفتار خیلی بدی با مشتری داشتن!

با اینکه راهم از همه دورتر بود ولی سر ساعت اونجا بودم، احترام میذاشتم،زیر آب کسی رو به هیچ وجه نمیزدم، صاحب کار روی کمکم همیشه میتونست همه جوره حساب کنه! یادمه حسابدارمون همه رو از نظر دروغگویی امتحان کرد، گفته بود فقط من بودم که تحت هیچ شرایطی بهشون دروغ نگفتم

توی فروشگاه ما چون حقوق پورسانتی بود،صندوق دارا از چنگ همدیگه درمیاوردن ولی به گفته خودشون تنها زمانی که پشت صندوق آرامش داشتن وقتی بود که صندوق دار رو به روشون من بودم!

از همه بالاتر و مهمتر این بود که من برام نظر صاحب کار مهم نبود،فقط برای حلال بودن حقوقم کار انجام میدادم! عزتو خدا میده و تمام

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

خدا عقلت بده 😂😂😂

عقل دارم بابا🤣

بستنی شاد بود  

بهترین بستنی دنیاس واقعا 

ارزش داشت

دوستان اسمم صرفا شوخیه! تراپیست هستم با 12ساعت کار در روز!  اگ تاپیک میزنین،‌ تحمل نظر متفاوت رو هم داشته باشین. باتشکر.

تاج عروس درست کردم ۸هزارتومن دوازده سال پیش

کار مزخرفی بود همون یبارم انجام دادم 

تمام گردن و چشم و دست و کتفم درد گرفته بود یه شب تا صبح بیدار بودم برا سه تا تاج

از تو نیازمندیها که قدیما همه جا بود پیداش کرده بودم از این شرکتایی بود که یه مبلغی میگرفت برا اموزش بعدم یه کار سخت بهت میداد که از پسش برنیای نتونی کار کنی

دیپلم گرفتم آزمون دادم معلمی قبول شدم ماهی ۱۰ هزارتومن استخدام شدمجوگیر شدم رفتم دانشگاه گفتم معلمی ...

فاسد از چه جهت؟

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
فاسد از چه جهت؟

محیطش افتضاح بود ....

ﮔﺎﻫ ﮕﺎﻫﯽ ك ﺩﻟﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ،ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢﺩﺭ ﺩﯾﺎﺭﯼ ك ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ،ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ؟ﺑﻪ ك ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ؟ﺑﻪ ك ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ؟ﺣﺲ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﮔﻮﯾﺪ:ﺑﺸﮑﻦ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼك ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺩﺍﺭﯼ؛ﭼﻪ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟ﺗﻮ خدا  ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ،ﻭ 'ﺧﺪﺍ،ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁخر ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ🌱 ›
قایمکی؟🤣

نه خودشون میدیدن 

مخلوط کن ۲تا داشتن

بعد برا مشتری ک میومد آبمیوه می‌زدیم، مثلا فرض کن یه پارچ شیرموز داشت  یکی شیرخرما

مشتری بعدی میومد میگف آب طالبی !

صاب مغازه میگف سریع یکی از پارچ هارو بشور طالبی بزن!

دیگه کار نداشت ک میریزم دور یا میخورم!

شاید ۱۰ ها لیوان شیرموز و شیر انبه و اینا میخوردیم هممون🤣🤣🤣

بستنی هم ک شاد بود  میگف بستنی قبلی کم شده  بشور جدید بذار

باز میخوردیم 🤣🤣

بهترین دوره زندگیم بود 

دوستان اسمم صرفا شوخیه! تراپیست هستم با 12ساعت کار در روز!  اگ تاپیک میزنین،‌ تحمل نظر متفاوت رو هم داشته باشین. باتشکر.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز