2777
2789
عنوان

حرف بدمامانم و خبرچینی بچم😶😶😶

| مشاهده متن کامل بحث + 1538 بازدید | 65 پست
اره دقیقا. صدبار گفتم باید یه دامادی نصیبت میشد که دخترتو کتک میزد اونوقت میفهمیدی دنیا دست کیه

والا 

ایندفعه هم بگو همینو که چون دیدی ساکته هرچی دوست داری میگی 

اون میخواد حرمتا شکسته نشه وگرنه میشورت خشک میکنه 

دفعه دیگم جلو جمع بخوای کوچیک بشماری یا بی احترامی کنی خودم جوابتو میدم 

اینطور بگو شاید دست و پاشو کمی جم کرد خواهر

روزای خوب توی راه😎✌🏻

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

والا ایندفعه هم بگو همینو که چون دیدی ساکته هرچی دوست داری میگی اون میخواد حرمتا شکسته نشه وگرنه میش ...

مامان من مادرشوهری میکنه در حق شوهرم. اگه خودم جای شوهرم بودم بخدا قطع ارتباط میکردم

خانوادت نارحت نیستن؟

اصلا ناراحتیشون مهم نیست 

الانم فقد در حد همون وظیفه ای که خدا گفته براشون انجام میدم 

وقتی اونا ناراحتی من و همسرم براشون مهم نیست چرا باید من باید زندگیمو فداشون کنم؟؟

حتی فکرشو بکن من چندسال بچه دار نشدم بعد سقطم مامانم میگفت تا منو راضی نکنی بچه دار نمیشی 

اون روز تا صبح روز بعدش گریه میکردم چون من کاری نکرده بودم که بخوام راضیشون کنم فقد جواب بی احترامیاشونو میدادم دوست نداشتم شوهرمو خورد کنن

روزای خوب توی راه😎✌🏻

میتونم بپرسم بی احترامیاشون چطوری بود

بد منو به شوهرم میگفت بد شوهرمو به من 

مثلا ی ر‌وز که ما توجه نکرده بودیم به حرفاش و رفته بودیم با همسرم بیرون غذا بخوریم 

بعد ی مدت که شوهرم امده بود شهرشون من از دهنم پرید که ها اون روز رفتیم فلان چیزو خوردیم 

تا چند روز قهر کرده بود با بابامو اینا ی دعوایی درست کرده بود که بیشتر فامیلمون متوجه شده بودن 

میکفت براچی رفتین بیرون باز شوهرتو اوردی خونه منم غذا خورده😐😐

نمیتونست توجه شوهرمو نسبت به من ببینه و حسادت میکرد همش 

حالمونو بهم میزد 

خیلی داستان داره از روز عقدم گرفته تا جهاز خریدنو نمیدونم عروسیمو و خانه خودم این کوچیک ترین و بی ارزش ترینشه

روزای خوب توی راه😎✌🏻

هعی اره والا تنها راهشم دوری و‌دوستیه و بس

مشگل اینه که من میدونم باید دوریو دوستی باشه خانوادم نمیفهمن. مثلا من کمتر میرم که احتراما حفظ بشه ولیداونا هردم به یه بهونه میخوان بیان

مشگل اینه که من میدونم باید دوریو دوستی باشه خانوادم نمیفهمن. مثلا من کمتر میرم که احتراما حفظ بشه و ...

خب مجبور نیستی عزیزم هر دفعه بیان زیاد تحویل بگیری و‌روی باز نشون بدی که هر دم به ی بهانه ای رفت و امد کنن 

روزای خوب توی راه😎✌🏻

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792