ازدواج دوممه.متاسفانه دو خانواده فامیل هستن .بابام سنگ میندازه جلو پام.میگه یادت رفته برای ازدواج قبل میخواستی جدا شی چقد رفتیم و اومدیم.میگه اینا باز بدترن.با بدبختی باید جدا شی.میگه نمیشه که هی ازدواج کنی هی جدا شی😭
شوهرم و خانوادش خیلی گردن کلفت هستن..اصلا نمیشه گف چجورین
بزارین بگم
همیشه سر زبون مادرشوهرم با شوهرم دعوام میشهمثلا خیلی شوهرم رو پر میکنه.هر مجلسی برم باید با مادرشوهرم برم.اگه حتی من زودتر برم مادرشوهرم دق میکنه.یکبار زودتر رفتم بهم گف تو خودت زود رفتی مجلس رو گرم کردی دیگه مانمیایم.حسرت ب دل موندم تنهایی برم مجلس.
ی بحثی شد تاپیکهای قبلم رو بخونین.پدرشوهرم بهم سیلی زد.خواهرشوهرم بهم فحش داد بعد منکر شد پیش همه و من رو دروغگو جلوه داد شوهرم هم آدم شکاک و بددلی هس و .حتی نمیزاره با دوستام تلفنی در ارتباط باشم.حق تنهایی جایی رفتن ندارم