ازدواج دوممه.متاسفانه دو خانواده فامیل هستن .بابام سنگ میندازه جلو پام.میگه یادت رفته برای ازدواج قبل میخواستی جدا شی چقد رفتیم و اومدیم.میگه اینا باز بدترن.با بدبختی باید جدا شی.میگه نمیشه که هی ازدواج کنی هی جدا شی😭
شوهرم و خانوادش خیلی گردن کلفت هستن..اصلا نمیشه گف چجورین
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
پدرشوهرم تازه مرده شوهرم میگه پس باید برگردیم با خانوادش او یه ساختمون زندگی کنیم گفت اگه نیای جدامیشیم .خانوادش خیلی اذیتم کردن یکسال و نیم بودم و الان یکساله مستاقل شدم نمیتونم باز برم
پدرشوهرم تازه مرده شوهرم میگه پس باید برگردیم با خانوادش تو یه ساختمون زندگی کنیم گفت اگه نیای جدامیشیم .خانوادش خیلی اذیتم کردن یکسال و نیم بودم و الان یکساله مستاقل شدم نمیتونم باز برم
همش خونه ی مادرشوهر میم.یکسال و نیم تو یه ساختمون بودیم آنقدر عذابم دادن آخرش دیگه باباش رسما منو از اونجا بیرون کرد که مجبور شدم برم خونه بابام .یکسال مستاقل بودم الان شوهرم میگه باز برگردیم به اون ساختمون اونم واحد ۲۰۰ متری قبلی نه یه واحد شصت متری با وابستگی بیشتر شوهرم و خانوادش و احتمالا دخالتای خیلی بیشترشون
اینطوری که گفت دیگه نمیدونم واسه ترسوندن من گفت یا جدی بود. من که برنمیگردم به اون خراب شده مخصوصا که الان تو اون ساختمون خانواده ی پدربزرگ شوهرمم زندگی میکنن کاروانسراست کلا.واحد قبلیمون ۲۰۰ متر بود اجاره دادن به اونا به من میگه بریم تو واحد ۶۰ متری بشینیم