نظریه : دختره واقعا تو اون زندگیش که شوهر و بچه دشات خوشبخت تر از زندگی واقعیش بود و نویسنده آخرش الکی اصرار کرد اینو فرو کنه تو مغزمون که زندگی داغون خودش بهتره :))))
برخلاف اکثریت ک خوششون اومده بود بنظر من کتابی نبود ک انچنان مورد تعریف باشه
اومدم بهت بگم آفرین که کتاب میخونی
من دوست داشتم تو اون زندگیش که سلبریتی مشهوری بود بمونه
البته خوشبختی یک چیز درونی هست
کسی هست با نداشتن هیچ چیزی احساس خوشبختی می کنه و کسی هم هست تمام دنیا رو هم داره ولی احساس خوشبختی نمی کنه
مثل تو یک فیلم امپراطوری، وقتی امپراطور دید با دختر مورد علاقه ش به خاطر موقعیتش نمی تونه ازدواج کنه با بغض گفت کاش کشاورز بودم ولی می تونستم با اون کسی که می خوام ازدواج کنم
من بار اول که خوندم خیلی احساساتی شدم و به اصطلاح متحول شدم ولی بار دوم که خوندم حس کردم خیلی معمولی و زرده 🤦🏻♀️😂
بنظر من هم خیلی زرد بود میخواست بگه تو هر راهی رفتی رفتی مهم نیست و یه جوری امید واهی بده به ادم عین کتابهای انگیزشی....
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز