2777
2789
عنوان

گردن خواهرشوهرم سوخته

235 بازدید | 2 پست

اینا در مواقع عادی محل سگ به من و دخترم نمی دن 

منم قبلا ناراحت میشدم زیاد 

بعد وقتی کار داشتن یاد من میوفتادن 

منم قبلا خر بودم باج می دادم به امید اینکه اونا هم خوب بشن با من 

بعد می دیدم فردا باز همون داستان بی محلی ه 

بعد هم جالبه جلو جاری کوچک اصلا یه کلمه با من و بچه م حرف بزنند نه 

منم اون روز که دخترم گریه کرد چرا عمه منو دوست نداره 

پشت دستمو داغ کردم دیگه خر نباشم 

بعد پررو امروز خواهرشوهرم زنگ زد من جواب ندادم دو سه بار زنگ زد 

بعد زنگ شوهرم زد بده زن داداش 

موقع نیاز من زن داداش میشم 

بعد گفت میام مو هامو فر کنم برم تولد 

منم گفتم دارم میرم خرید 

الان هم الکی رفتم بازار 

بعد زنگ زده رفته خونه که شوهرم فر کنه اونم گردنشو سوزونده 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792