من خیلی خجالتی و کم حرفم بین اونا ولی درحد سلام و علیک اما اونا خیلییی وقتا منو نادیده میگیرن حتی سلام هم نمیکنن....
مگ من چ هیزم تری بهشون فروختم
شنیدم پسرداییم میخاستع بیاد خواستگاریم اما مادرش و خواهرش مانع شدن گفتن این سنش بالاعه( ۲۵ هستم)
و خجالتی ب دردت نمیخوره!:)
از اونوقت ب بعدم دختر داییم باهام یجوریه هرچند از اول هم ادم حسابم نمیکرد...