سلام من چند ماهیه عقدم ۸ ماهه
از وقتی عقدم مادرشوهرم ی بار نشده زنگ بزنه بگه بیاین شام یا ناهار هیچی
اینم بگم جونه ۴۷ سالشه.
با نامزدم هربار بیرون بودنی خودش میبره خونشون میبینم یا شام نیس یا مادرشوهرم خوابه رفتنی هم بیچاره نامزدم آشپزی میکنه مادرشوهرم میشینه انگاری دلش نمیخواد اونجا باشیم.
ولی دخترش و دامادش اونجا بودنی بهترین غذاهایی میپذره هفته ای دو بار دامادمون و ابجیش اونجا دعوت میشن اونم بهترین غذا هارو جلوش میزاره
من متوجه شدم تفاوت میزاره حتی نامزدمم میدونه اینارو.
رفتارمون باهاشون کم کردم الان ۱۲ روزه خونشون نرفتم حتی زنگ نمیزنن دعوت کنن ولی از نامزدم میشنوم ک ابجیش و دامادمون اونجا بوده
اینم بگم من هیچ بدی نکردم ولی نمیدونم چرا اینجورن
ب نظرتون ب نامزدم بگم ؟
اینم بگم یهو بیرون بودنی نامزدم میگه بریم خونمون رفتنی هم کوکو سیب زمینی میزاره کنارم
نمیگم غذا نیس زحمت نکشیده ولی مشخصه بی احترامی میکنه بهم