2777
2789
عنوان

به زنداداشم حسودیم میشه

| مشاهده متن کامل بحث + 418 بازدید | 19 پست
چون حقیقت هیچکی جای من نبوده خاهرشوهری برداره اول عقد ببرند برگه سلامت فتنه نیستن چین دلیلشم گفته ار ...

من نمیگم سختی نکشیدی میگم ب بقیه توهین نکن میان بهت کمک میکنن

تو خودت نباید زیر بار گرفتن برگه سلامت میرفتی خیلی سفت و محکم میگفتی این توهینه ب من

بعدشم خونواده همسر اصلنننن برات انقد مهم نباشه انقد ذهنتو درگیر نکنه ک کل زندگیت بشه فک کردن ب کارای اونا 


من کلا یدونه عمه دارم همین خیل کم جمعیتیم خاله دوتا دارم تهرانن

بخدا من یه عالمه عموودایی دارم والا سالی یه بارم خونسون نمیرم خودتو بازندگیت سرگرم کن بیشترباخانوادت شاد باش بقیه روول کن بابا

من به خودم و به خدام قول دادم که ثابت میکنم من لیاقتم بیشترازایناست

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

منم بابام برا داداشم خونه و ماشین خرید ،

برا زنداداشم کلی طلا خریدن مامان بابام ،

وقتی زنداداشم میومد خونمون مامانم نمیذاشت دست به سیاه و سفید بزنه ، 

نمیگم مامانم اونقدری که منو دوس داره زنداداشمم دوس داره ،پشت سر اون و پیش من  بهم میگه تو دختر کوچولوی منی هیچکس برام تو نمیشه که تو رو به دنیا اوردم ، ولی اونم دختر بزرگه ی منه و خواهر بزرگته و خیلی مهربونه ، با اینکه خواهر کوچولو پیش مامان عزیرتره ولی خواهر کوچولو بیشتر باید به خواهر بزرگه احترام بذاره 

ولی وقتی که من ازدواج کردم مادرشوهرم با اینکه حتی دختر هم نداشت همش میگفت دختر خواهرم همه زندگیه منه ، وصیت کردم که کل زندگیم و همه ی طلاهام بعد از مرگم برسه به دختر خواهرم به پسرام برسه که چی ، دختر غریبه ی دیگران بخوره، دختر مردم بیاد گه منو بخوره ،

تازه در حالی که پسراش تو مجردی هر چی کار میکردن میدادن به مامانشون که براشون پس انداز کنه مامانشون هم یه قرون بهشون برنگردوند و منو که از خونه ش پرت کرد بیرون ، به جاری بدبختمم کشیده زد ،

نه گرم طلا برامون خرید که پیشکش نه یه قطره محبت بهمون کرد که پیشکش ، من و شوهرم اواره کوچه و خیابون شدیم چون پول شوهرمو نداد تا شوهرم خونه اجاره کنه ،

بابام برامون خونه رهن کرد ، بیچاره بابام پول نداشت برامون خونه بخره ولی خونه ی خودشو زد به نام من که بعد از ۱۲۰ ساله مادر پدرم بی پشتوانه نشم 


منم بابام برا داداشم خونه و ماشین خرید ،برا زنداداشم کلی طلا خریدن مامان بابام ،وقتی زنداداشم میومد ...

دم پدر مادرت گرم هوای جفت بچه هاش داشته ول پدر من 

خانواده شوهر من هیچکاری جز بدی نکردن 

چون حقیقت هیچکی جای من نبوده خاهرشوهری برداره اول عقد ببرند برگه سلامت فتنه نیستن چین دلیلشم گفته ار ...

چرا قبول کردی بری. به منم گفتن گفتم نمیرم با خودم گفتم اگه کوتاه اومدن یعنی یه چیزی بارشون میشه اگه نیومدن یعنی این خانواده داغونه و به درد وصلت نمی خوره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792