وای کلی حال و هوای من تازه شد چه کار خوبی کردی نوشین جون داستانهای عاشقانه جون گرفت منم پقیقا با کامیار مثل بهارک جون آشنا شدم اغلب دوستام همین طور بودن تقریبا البته با مقاومت زیادی که از طرف خانواده داماد صورت گرفت و بی علاقگی خانواده من سه سال به طول انجامید ولی عقد و عر وسی به فاصله سه ماه انجام شد و تا یک سال مادر شوهر رو ندیدم و هنوزم کم پیدا هستن من هم صاحب یه پدر خوب واسه آرش شدم
سلاااام صبحتون بخیر
به به چه اشنایی های رمانتیکی کیف کردم ایشالا با شادی و عشق همیشه در کنار هم باشید
به به چه اشنایی های رمانتیکی کیف کردم ایشالا با شادی و عشق همیشه در کنار هم باشید
سلام صبحتون بخیر و خوشی
لیلی جون خوبی؟ دنیز تو خونه جدید چیکار میکنه ؟ چی میگه ؟ بیا از شیرین زبونیهاش بگو.
لیلی جون خوبی؟ دنیز تو خونه جدید چیکار میکنه ؟ چی میگه ؟ بیا از شیرین زبونیهاش بگو.
سارا جون کجایی؟ مسابقه چی شد؟
سلااام هستی عزی خوبی؟
ما خوبیم دنیز عاشق اتاقشه هر روزیاد یه برنامه ای براش داره یه روز میگه یه عکس بزرگ کیتی میزنم تو اتاقم با فرش کیتی روز بعد تمش میشه سیندرلا یه روز دیگه بن تن
ما خوبیم دنیز عاشق اتاقشه هر روزیاد یه برنامه ای براش داره یه روز میگه یه عکس بزرگ کیتی میزنم تو اتاقم با فرش کیتی روز بعد تمش میشه سیندرلا یه روز دیگه بن تن
دیشب اومده پیش من و باباش میگه ایشالا من زود بزرگ بشم نامزد داشته باشم
سلام خوابالوها بیدار شید
هستی جونم من تهران به دنیا اومدم ولی پدرم اهوازی هستن
مصطفی هم نوشهر به دنیا اومده
هستی جونم من تهران به دنیا اومدم ولی پدرم اهوازی هستن
مصطفی هم نوشهر به دنیا اومده
فقط دیروز منو کلافه کرد پایین سارافون منو گرفته بود و هر جا میرفتم میومد و حرف میزد حرف میزد بعد حوصلش سر میرفت نق میزد گریه می کرد فقط می خواست بشینم پیشش باهاش بازی کنم منم دیگه کم میارم نمیدونم چه بازی باید باهاش بکنم اگه هم از بازی که من شروع کنم خوشش نمیومد قشقرق به پا می کرد دیروز برای اولین بار دو بار از روش تایم اوت استفاده کردم احساس می کنم خیلی تو روحیه اش تاثیر منفی داشت به مدت یک ساعت بعد از بیرون اومدن تو خودش بود و یه گوشه نشسته بود هیچ حرفی نمیزد هر چی باهاش حرف میزدم بازی میکردم فقط نگاه می کرد دیشب خیلی از روزی که داشتم ناراحت بودم احساس می کردم تو تربیت دنیز دیگه کم اوردم فقط یک ساعت نشستم گریه کردم
سلام به دوستای گلم
خدایا از دست شماها قوربونتون شم که یکساعته منو میخکوب کردین تا مطالب جالبتون رو بخونم . خدا همیشه عشق میان همه همسر ها رو حفظ کنه تا زندگیشون گرم باشه
بهارک جون مبارک باشه هزار ساله شه عشقتون یا... جاودانه شه .
منم اول مهر سالگرد عقدمون بود منم جمعه کیک درست کردم و همگی کلی جشن گرفتیم چون مامان بابای احسان هم از اهواز اومدن
بابا اصلا پستا نمیاد نه دیروز نه پریروز . وگرنه من میومدم تو سایت به خدا
خدایا از دست شماها قوربونتون شم که یکساعته منو میخکوب کردین تا مطالب جالبتون رو بخونم . خدا همیشه عشق میان همه همسر ها رو حفظ کنه تا زندگیشون گرم باشه
بهارک جون مبارک باشه هزار ساله شه عشقتون یا... جاودانه شه .
منم اول مهر سالگرد عقدمون بود منم جمعه کیک درست کردم و همگی کلی جشن گرفتیم چون مامان بابای احسان هم از اهواز اومدن
بابا اصلا پستا نمیاد نه دیروز نه پریروز . وگرنه من میومدم تو سایت به خدا
خوب لیلی جون زودتر براش یه نامزد پیدا کنین.
لیلی جون خدا قوت ، واقعا سخته تمام ساعات روز رو در اختیار بچه بودن. کاش میتونستی برای 2 ساعت هم که شده بزاریش مهد، مخصوصا الان که 2 ساله شدن ، مهد کلاس آموزشی براشون داره.
لیلی جون خدا قوت ، واقعا سخته تمام ساعات روز رو در اختیار بچه بودن. کاش میتونستی برای 2 ساعت هم که شده بزاریش مهد، مخصوصا الان که 2 ساله شدن ، مهد کلاس آموزشی براشون داره.
لیلا جون عزززززززززیزم چرا کم اوردی . بابا دنیز که ماشالا دختر عاقل و باهوشیه .
یسنا هم همش میرم خونه پایین پام وایمسه میگه بغلم کنه . هرکاری هم میکنم میاد به همش میریزه میگه بسه ،تموم شد.
منم تو اینجور مواقع کوتاه میام سریع میرم پیشش میگم هیچی واجب تر از بچه نیست واقعا نیاز دارن خبببببب . البته من چند وقت پیش خیلی اعصابم داغون بود یادتونه میومدم میگفتم ولی الان یه مدته خیلی حوصلم خوب شده و اعصابم قوی تر . لیلا جون چون خب بچه خسته شده تو اسباب کشی .خودتم باید یکم استراحت کنی تا بنیت برگرده عزیزم.
افرین به سارا جون ومونا جون و مهرنگار جون از این سرعت عمل در ازدواج . خیلی جالب بود .
یسنا هم همش میرم خونه پایین پام وایمسه میگه بغلم کنه . هرکاری هم میکنم میاد به همش میریزه میگه بسه ،تموم شد.
منم تو اینجور مواقع کوتاه میام سریع میرم پیشش میگم هیچی واجب تر از بچه نیست واقعا نیاز دارن خبببببب . البته من چند وقت پیش خیلی اعصابم داغون بود یادتونه میومدم میگفتم ولی الان یه مدته خیلی حوصلم خوب شده و اعصابم قوی تر . لیلا جون چون خب بچه خسته شده تو اسباب کشی .خودتم باید یکم استراحت کنی تا بنیت برگرده عزیزم.
افرین به سارا جون ومونا جون و مهرنگار جون از این سرعت عمل در ازدواج . خیلی جالب بود .
سلام به دوستان گلم الی و مژی عزیز خوبید؟
مبارکه مژده جون ایشالا همیشه شاد باشید
مبارکه مژده جون ایشالا همیشه شاد باشید
الی جون و مژی جون خوبین؟
مژی جون سالگردتون مبارک باشه.
الی جون انشالله به پای هم پیر بشین ، نمی دونم چرا همش احساس میکنم شما و همسرتون به هم شبیه هستین.
مژی جون سالگردتون مبارک باشه.
الی جون انشالله به پای هم پیر بشین ، نمی دونم چرا همش احساس میکنم شما و همسرتون به هم شبیه هستین.
سلام هستی جون خوبی عزیزم؟ایلین خوبه ؟
لیلا جون منم موافقم با مهد میتونی 2-3 ساعت بذاری دنیز رو مهد .کلی با بچه ها بازی میکنه تخلیه میشه بچمون . مادر احسان دیروز یسنا رو برده بود یه مهد نزدیک خونمون همه چیزش رو هم بررسی کرده بود البته مجهز انچنانی نیست هااااااا ولی خب یسنا کلی بازی کرده بود با بچه ها دوست شده بود .مادر احسان گفت بعد از دوساعت دیگه نمیومد خونه .البته من تصمیمم قطعی شد یسنا رو بعد عید بزارم مهد هااااااا.ولی همینطوری مادر احسان برده بودش .
لیلا جون مطمئنم بره مهد خیلی بش خوش میگذره و شما هم یکم وقت برا خودت داری و انرژی میگیری
لیلا جون منم موافقم با مهد میتونی 2-3 ساعت بذاری دنیز رو مهد .کلی با بچه ها بازی میکنه تخلیه میشه بچمون . مادر احسان دیروز یسنا رو برده بود یه مهد نزدیک خونمون همه چیزش رو هم بررسی کرده بود البته مجهز انچنانی نیست هااااااا ولی خب یسنا کلی بازی کرده بود با بچه ها دوست شده بود .مادر احسان گفت بعد از دوساعت دیگه نمیومد خونه .البته من تصمیمم قطعی شد یسنا رو بعد عید بزارم مهد هااااااا.ولی همینطوری مادر احسان برده بودش .
لیلا جون مطمئنم بره مهد خیلی بش خوش میگذره و شما هم یکم وقت برا خودت داری و انرژی میگیری
اره هستی جون دیگه تصمیم دارم بزارم مهد دیشب داشتم فکر می کردم ببرمیش از این کلاسای خلاقیت بچه خواهرشوهرم رفته خلاقیت نقاشی خیلی پیشرفت کرده هم ذهنش بازتر شده هم دیدش نسبت به اطرافش دقیق تر شده
موافقم مژده جون خیلی بچم تو این چند ماه اذیت شد از طرفی خیلی از محیط اطرافش مسایل خوب و بد گرفت و البته خیلی روحیش ضعیف شده فکر می کنم با کوچکترین چیزی گریه می کنه و تحت تاثیر بچه خواهر شوهرم داد میزنه بد جور این از اون گرفت حالا نمیدونم ترکش میتونم بدم یا نه؟
موافقم مژده جون خیلی بچم تو این چند ماه اذیت شد از طرفی خیلی از محیط اطرافش مسایل خوب و بد گرفت و البته خیلی روحیش ضعیف شده فکر می کنم با کوچکترین چیزی گریه می کنه و تحت تاثیر بچه خواهر شوهرم داد میزنه بد جور این از اون گرفت حالا نمیدونم ترکش میتونم بدم یا نه؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز