مامانم خیلی اذیت میکنه شدیدا وسواس گرفته بعد یکسره سر چیزای کوچیک میاد تو اتاقم یا نفرین میکنه یا فوش بد میده یا همش میگه خدا جوابتو بده یا میگه بر همه چیت لعنت،بخدا من موندم چیکار کنم دیروز پاشدم از خونه رفتم بیرون با جیغ و داد چون دیگه صبرم بند اومد بازم شروع میکنه،کلا ولکن نیست حس میکنمم اصلا منو دوست نداره،بخدا ادمیم که هیچ جا نمیرم فقط سرم تو درسه دانشجوام،ولی دیونم کرده ،هرکی هم باهاش حرف زده تاثیری نداشته اصلا از هیچکس حرف شخوی نداره تو خونم یه بند استرس دارم و فکر میکنم الانه که میخواد جیغ بزنه،مثلا انتظار داره من کلا بیخیال امتحان باشم و بچسبم به شب وتا صبح جنع کردن خونه