میدونم طولانیه ولی خواهش میکنم بخون چند دقیقه بیشتر وقتت نمیگیره من فقط اینجا رو برای درد دل کردن دارم🙏🏻.
من یبار یه تاپیک زدم با شوهرم دعوا کردیم کامل تعریف نکردم باعث شد همه به من بد و بیراه بگن منو مقصر بدونن...
شما هیچی نمیدونید دوستان
درسته قبول دارم من شوهرمو اذیت میکنم ولی اونم همینکار و میکنه من فقط کولی بازی در میارم بذارید الان کامل تعریف میکنم تا یک طرفه منو مقصر ندونید چون من خیلی بخاطر حرفاتون گریه کردم...
دوستان همه دعواهای ما سر بچه بازی شروع شد بحث های پوچ و الکی!
ولی شوهرم جدی نمیگرفت و به مسخره میگرفت دعوا هامون رو
من شوهرم با خیلیا عکس داره حقیقتا.. مسخره نکنید مگه معروفه. منظورم عکس خانوادگی و با دوست و آشنا .
ینی تو دانشگاه تو بیمارستان با همکاراش حالا چه دختر چه پسر،
کلا جو صمیمی دارن باهم
همکاراش خیلی خوبن منم با همکاراش ( خانوما) دوستم رفت و اومد داریم مهمونی دعوتشون میکنم میان
هر وقت حالم بد باشه چون اینجا تنهام تو این شهر شوهرم میگه به همکاراش آوا رو تنها نذارین و بیاین پیشش
خلاصه خیلی صمیمی هستیم
بعد شوهرمم عکس از همکلاسی های دانشگاه داره عکس خانوادگی با خانوادش با خانواده عمش با خانواده عموش خالش و داییش و... همه داره
منم اوایل ازدواج بود تو لپ تاپ عکس خودشو و دختر عمشو دیدم
من رو دختر عمش حساسم بخدا من شکاک نیستم 😭 من حس میکردم میدیدم دختر عمش براش عشوه میاد قر میده با شغلش با پولش با هیکلش با خیلی چیزاش
منم حرصم میگرفت چرا یکی دیگه رو نگقتم حتما چیزی از ایشون دیده بودم که حساس شده بودم مثلا خودم دیدم یبار رفتیم مهمونی دختر عمش تا شوهرمو دید خوشحال بود نگاه شوهرم میکرد زبونشو رو لب بالاییش کشید
این یکی از کاراش بود حالا
سر این دختر عمش هزار بار باهاش دعوا کردم اونم میگفت چیزی نیست یکی هست مثل بقیه دختر خاله و عمو...
ولی میفهمید من روش حساسم
تا اینکه یه روز دعوا کردیم من میگفتم الکی آره فلانی از من خوشش میومد فلانی اینطور اونطور فلانی رو منم دوست دارم از خودمم تعریف الکی میکردم از رو خامی..
اونم سرش تو لپ تاپ بود حرصم گرفت تنها چیزی ک یادم اومد گفتم عکس دخترعمتو و خودتو حذف کن چه دلیلی داره عکس تو و اون تو این خراب شده باشه حتما چیزی بینتون هست از اول میدونستم مشخص بود چون دختر عمت از من بدش میاد
اونم عصبی شد فحش داد بهم یه فحش زشت! و آخرم گفت آره دوسش دارم دلم میخواد عکسمون تو لپ تاپ باشه به توام هیچ ربطی نداره
اون روز با شنیدن این حرفاش انگار غرورم شکست انگار قلبم شکست نمیدونستم باور کنم یا بگم عصبی بوده خودمو اروم کنم ازش توقع نداشتم فقط آروم رفتم اتاق تا چند روز بیرون نمیومدم از خودم از خونمون از خودش از همه بدم میومد چشمم به گوشیم میوفتاد حالم بهم میخورد
اصلا باورم نمیشد
فقط گریه میکردم حس خیانت داشتم
زار زار گریه میکردم
چند روز همو ندیدیم از هم فراری بودیم
ازش متنفر بودم
بعد چند روز یخمون آب تر شد کم و بیش حرفی زدیم پشیمون بود از نگاهش از حرفاش فهمیدم پشیمونه
منم بیشتر باهاش حرف زدم گفتم ناراحت شدم واقعی خیانت کردی؟ اونم گفت دور سرت بگردم خیانت نکردم هیچ وقت. عصبیم کردی اون روز
ولی من باورم نمیشد و قهر بودم سر سنگین بودم باهاش اون حرفش و عکسش یادم نمیرفت!
اونم معذرت خواهی کرد برام هدیه خرید هر کار میکرد تا فراموش کنم اون دعوا رو. و بهم ثابت کنه چیزی بینشون نیست حتی گفت زشته این حرفا رو میزنی بقیه بشنون میخندن.
بعدشم دیدم از لپ تاپ هرچی عکس از دختر عمش و عمش و خانواده عمش بود پاک کرده بود
ولی من کارشو هیچ وقت یادم نرفت
تا اینکه گذشت از این اتفاق
تا چند وقت پیش دوباره دعوا کردیم طبق همیشه یعنی قبلشم هزار بار من قهر کرده بودم دعوا کرده بودیم
ولی اینبار دوباره من یاد اون حرف و کارش افتادم
بهونه گرفتم اونم گفت خسته شدم از دستت 2 سال تحملت کردم کاراتو قهراتو
بهونهاتو
بعد قهر کردیم
بعد منم یاد دختر عمش و عکسش افتادم حرصم گرفت بخاطر دختر عمش بهم فحش داده بود و گفته بود اینجوری بهم. رفتم تمام عکسای خودمونو از گوشیش پاک کردم از لپ تاپ پاک کردم بعد اومدم سرش غر زدم خوب با خانوادت و بقیه عکس میذاری پروفت از من عکس نمیذاری از دختر عمت خوب عکس داری از من نداری. خوب بقیه برات مهمن عکس داری ازشون من برات مهم نیستم.
اونم دید عکسامون از همه جا حذف شدن عکسی ام نداشت از من
قهر کردیم دوباره
و رفت یه عکس عاشقانه گذاشت پروفش ولی از من هایدش کرد منم گفتم منو این که باهم قهریم برا من که نذاشته پس برای کی گذاشته و قهر دوباره... اصلا کاری که کرد و گردن نمیگیره قبول نمیکنه اینم خیانت حساب میشه!! خیانت شاخ و دم که نداره!! فکر میکنه چون عکساش و پاک کرده من یادم میره کارشو!!
اومدم اینجا درد دل کردم همه گفتین مقصری و کارای بچگونه ای داری اخلاقت بده شوهرت بدبخته و..... واقعا به منم حق بدین.. اونم بد رفتار میکنه شما فقط منو قضاوت کردین گفتین کارای بچگونت باعث شده شوهرتم اینجوری رفتار کنه.