منم دقیقا یه همچین چیزی شد بخاطر خصوصیاتی ک داشت و داشتم نابود میشدم ازم جداش کردن و اون فکر کرد من دیگه نمیخامش حتی همون موقع هم بهش گفتم ک چقدر دوستش دارمو اینا فقط برای یه مدت من همیشه میخامت و عشق دردسر داره . ولی بازم کار خودشو کرد میرفت با دخترای دیگه و میگفت روم فشاره نمیخاستم سر تو خالی کنم . هنوز هم دوستش داشتم .
گفتم حداقل اینه درک کنی و منتظرم بمونی برای مدت کوتاهی ولی اینکارو نکرد و منتظر بهونه بود . جالبه الان داره به همه میگه ک دختره ولم کرد نه من . هنوزم دوستش دارم چون این حس عشق بود . عشق چیزی نیست ک بگی من خودم تعیین میکنم سر فلان کارش ازش متنفر بشم یا نه هنوز دوستش داشته باشم . نه . هیییچ چیزی دست تو نیست . من بااینکه خیانت دیدم . اینکه پشتمو خالی کرد رو دیدم . ازم سو استفاده کرد و الان به جای خودش داره منو بده میکنه رو میبینم . فحشایی ک بهم داده رو دیدم عکسشو با دختر همونجایی ک باهم میرفتیم و جای امن خودمون بود رو دیدم . راستش این که برای اینکه به من بفهمونه دیگه نمیخواد منو و برام جایگزین گزاشته رفته همونجایی ک با رلش رفته و عکس گرفته و فرستاده ، منو تونست کاری کنه ک بتونم از ذهنم بیرونش کنم تا یه حدی ، حداقل کمتر بهش فکر کنم ولی ازینکه دست خودم نیست ک دلم براش تنگ میشه و دوستش دارم متنفرم و میخام به تمام حرفایی ک زدم عمل کنم ک فکر نکنه منم مثل خودشم .
بهم گفته بود من اگه تو قسمتم نشی با یادت زندگی میکنم بهار از اینه کسیو ببینم جای تو جلو چشمم باشه .میگفت همیشه دوستت دارم تا وقتی ببینم ک تو دیگه منو نمیخای و دست تو دست با یه پسر دیگه ببینمت . من همون موقع بهش گفتم ولی من نمیتونم بگم کی دوستت ندارم چون دست من نیست . حتی خیانت کنی بازم دست من نیست ک بهت حسی نداشته باشم دیگه چون من به تو عشق دارم نه دوست داشتن ..