پدرم فوت شده خوابم نمیبره

خدا رحمت کنه

روحش شاد باشه.

امروز ۱۸ اُمین سالگرد پدر منم بود

باید به ادامه روند زندگی بپردازی 

سوگواریتو بکن و نذار تو دلت بمونه

اما حواست به سلامت جسم و روح خودتم باشه

جایی که پدرت رفته هممون میریم

پس از روند خلقت و تموم شدن این دنیا و شروع زندگی جدید گله مند نباش

بزودی اونجا ملاقاتش خواهی کرد 

آره درسته، اونا آگاهن، ما هم یه روز روحمون آزاد میشه و همه میریم پیش هم 

روحشون در ارامش عزیزم 

۵۹سالش بود

۱۶ سالم بودش

🥲همیشه حس میکنم کنارمه انگار اصلا نرفته

همش فک میکنم الان صدام میکنه واسه صبحانه بیدار شم همیشه حس میکنم الان میخاد در اتاقمو وا کنه بیاد داخلسرمو دس بکشه همش حس میکنم الان از سرکار میاد خونه کلید میندازه صدام میکنه خریدارو ببرم بالا🙂هیچوقت واسم عادی نشده رفتنظ خیلی بهش وابسته بودم خیلی کرونا گرفتش خیلی یهویی رفت 

همیشه بچه بودم با خودم میگفتم من فقط زمانی میمیرم ک بابام نباشع ولی الان بعضی موقع ها با خودم فک میکنم چیجوری هنوز بدون بابام زندمو نفس میکشم😊همین الانم کل صورتم خیس شده نمیدونم چی بگم

عزیزم درک میکنم،خیلی سخته

منم وقتی پدرم فوت کرد ،داغون شدم ،دنیا را بدون پدرم نمیخواستم ،هر لحظه بهش فکر میکنم ،خیلی مهربون بود

روحشون شاد 

خیلی سخته خیلی

من از وقتی پدرم رحمت خدا رفتن دیدم نسبت به زندگی عوض شد 

و چیزی که آرومم میکنه اینه که هر روز بهش نزدیکتر میشم و هممون این راه رو میریم 

تا میتونی کار خوب بکن هدیه بده ب روحش.چندتا عروسک بخر ببر بهزیستی بدن بچه ها

یا دو دست لباس بخر بده سالمندان لباس گرم مخصوصا 

هم حال روحی خودت بهتر میشه هم برا پدرت رحمت و مغفرت فرستادی

یا برو نونوایی کارت بکش حساب کن بگو ۷ تا نون نیت کردم برا هر فقیری ک اومد یکی بدین.

سعی کن عزاداری کنی تو خودت نریز گریه کن ولی بدون باید باز ب زندکی برگردی عزیزه من منم تجربه کردم.خدا همه رفتگان رحمت کنه

پیج زندگی سالم 

مدرس اش هم سوده هروی هست

دنبالش کن شاید آروم شدی

اسی جون خدا پدر عزیزت و بیامرزه. منم ۵ ساله پدرم و از دست دادم. دلتنگش میشم واقعا. الان‌که شما تازه داغدار شدی و زمان لازمه تا آروم تر بشی گلم. ولی باید با حقیقت کنار بیاییم.من اوایل عکس پیام رسان هام همش عکس های غمگین پدر بود که از دست دادمش. یکبار به خودم گفتم بهتره غم خودم برای خودم باشه . چون هر بارم عکسی میذاشتم همش دوست و آشنا میومدن دلداری و حس میکردم دارم بقیه رو هم اذیت میکنم. واسه همین دیگه عکس های غمگین نذاشتم.امیدوارم خدا صبر بده به شما و خانوادتون. علی الخصوص مادرتون.مادرم بعد فوت پدرم افسرده شد و ما مجبور بودیم مراعات حال مادر و بکنیم و فقط بگو و بخند راه بندازیم. مادر بعد ۳ سال یکم بهتر شد حالش. الهی مادرت و خدا برات نگه داره