2777
2789
عنوان

تجاوز شده بهم تو کودکی

| مشاهده متن کامل بحث + 1222 بازدید | 43 پست

منم دبستان بودم ی سوپر مارکت بود مامانم گفت برو خیارشور بیار ازش فکرکنم با شارژ اینا خودش تنها  تو مغازه بود لاغر بود *حالم بهم میخوره * بعد گفت چطوری اینا منم دختر آرومی بودم زن داشت بچه هم داشت یه پسر بعد گف بیا خودت کارت بکش منم گفتم بلد نیستم( بچه بودم بلد نبودم) بعد گف یادت میدم 

رفتم پشت شیشه خودش پشت سرم بود دست گذاشت رو. با..‌ منم خودم سفت گرفته بودم یادم نمیره  داشت میگفت چیکارکنی اینا منم دستم مشت کرده بودم آروم دستش حس میکردم بعد وسایل برداشتم بدو بدو رفتم بیرون از مغازه تا خونه دویدم بعضی وقتا ک از در مغازه رد میشم  دلم میخواد برم خفش کنم اشغال حیوان. مامانم بعضی وقتا میگفت برو از مغازه ش چیز بخر نمی‌رفتم میگفتم بسته بود نداشت اینا 


یک بارم توی لوازم یدکی اینا اتفاق افتاد برام مغازه طرف مثل دکه بود بعد مردم بیرون می ایستادن شب بود ی مرد باز همین کارو کرد منم جیم زدم فراررررر کردم گفتم نداشت فلان چیز😐

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

هنوز نمیدونم چرا به خانوادم نمیگفتم فقط یادمه میترسیدم چون اشنا بودن

از نشون دادن اندام خصوصیشون گرفته تا دست زدن به بدنم

یبارم یادمه دست منو گرفت برد تو شرتش من اون موقع فک کنم پنج یا شیش سالم بود 

دفعه اخرم که ابتدایی بودم ی مرد زنو بچه داره خیر سرش معلم به زور منو گرفت از پشت فشار میداد به خودش هیچ راه فراری ام نداشتم بین دوتا پاش گذاشته بود منو

یادم میفته حالم از خودم بهم میخوره 

الان که بچه دار نمیشم نازایی دارم ولی هر وقت بچه دارشدم اجازه نمیدم بچم جایی تنها باشه چه دختر چه پسر

هنوز نمیدونم چرا به خانوادم نمیگفتم فقط یادمه میترسیدم چون اشنا بودناز نشون دادن اندام خصوصیشون گرفت ...

الهی بمیرم عزیزم برای منم دوبار دیگه اتفاق افتاده تو مکان عمومی چقد سخت عزیزم ایشالله تقاص پس بدن ایشالله عزیزم مشکلت حل بشه وبچه داربشی

دلم میخواد اون ادمارو ببینم و تف کنم تو صورتشون دلم نمیاد بگم ولی بعضی وقتا میگم سر دخترخودشون بیاد ...

تتتف کنی تو صورتشون؟!

اینارو باید اونجاشونو با اسید سوزوند

دائم الخسته‌.

الهی بمیرم عزیزم برای منم دوبار دیگه اتفاق افتاده تو مکان عمومی چقد سخت عزیزم ایشالله تقاص پس بدن ای ...

خدا نکنه عزیزم 

ایشالله تقاص بدن یعنی قسم خوردم هر جا دیدمشون تو جمع داد و بیداد کنم به همه بگم اینا بچه بازن

عزیزم آزار جنسی هرچند کم هم باشه روی روان انسان تاثیر میزاره.ما کم نداریم دخترایی که سر همین مسائل ا ...

نه من خودم یه احمق عوضی میخواست بوسم کنه تو اسانسور مسافرت بهم دست زد ۹ سالم بود ولی برام مهم نیست اصلا تو باغ نبودم

منم نزدیک ۱۱ سالم بود یه آشنا که خیلی دوسش داشتم دست دازی میکرد بهم

بدتر از این میدونی چیه؟هی به پدر و مادرم میگفتم باورشون نمیشد میگفتن اون دوست داره تو اشتباه میکنی

تا اخرش با جیغ و گریه گفتم دیگه نذاشتن تنها بمونم باهاش


۱۳ سالمم بود پسر همسایمون میخواست اذیتم کنه میترسیدم تو راه پله گیرم بندازه همش خوف داشتم اول زنگ آیفون میزدم میگفتم مامانم بیاد تو راه پله بعد میرفتم بالا

یه وقتایی زنگ کار نمیکرد یکساعت اون پایین میموندم از ترس🥺

من اون آشنا رو بخشیدم حتی الان رفت و آمدم داریم چون فامیل خودم و همسرمه ولی فهمیدیم کلا جنسش کثیفه

اون پسر همسایمونم به دوتا پسر بچه تجاوز کرده بود دو نفری به دوتا بچه تجاوز کردن انقدر نفرینشون کردم🥺یکیشونو برق گرفت مرد

اون یکیم چندساله این شهر و اون شهر در به در شده 

«گوش کن؛ فقط گوش کن ببین چی می‌گم: اینو تو مغزت فرو کن، باشه؟ تو تا الان دووم آوردی؛ اون روی سکهٔ این دووم آوردنت هم یعنی زندگی وجود داره؛ زندگی، می‌فهمی؟ یه چیزایی هم پیش میاد که تو رو خوشحال می‌کنه. پس این‌قدر دلواپسِ نگرانیات نباش. فقط یه‌کم دلواپس باش. یکم دلواپسی رو می‌تونی اداره کنی. اما سوپر- دلواپسی رو نه!» خسته تر از اونیَم ڪه اهمیت بدم..!_سبز ماندن در بین ویرانی ریشه می‌خواهد..!_

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

امروز

مایابهمنی | 7 دقیقه پیش
2791
2779
2792